مادر حاج محمود كریمی:

مسؤلان پا روی خون شهدا نگذارند

مسؤلان پا روی خون شهدا نگذارند

زهرا نگهدار در مراسم رونمایی کتاب سید سقا اظهار داشت: پسر ۱۳ ساله من به هوای حمام گرفتن از خانه رفت و سر از جبهه درآورد. ما چندین هزار جانباز اعصاب و روان داریم. جواب این ها را چه کسی می خواهد بدهد؟



به گزارش جاویدانی به نقل از مهر، نشست رونمایی از کتاب «سید سقا» شامل خاطراتی از مرحوم سید فضل الله محمدی معروف به سید سقا در محل کتابفروشی آستان قدس رضوی (به نشر) با حضور خانواده راوی، خانواده شهیدان جاویدالاثر حاج نقی کریمی و داود کریمی و اهالی فرهنگ و رسانه انجام شد.

حاجیه خانم زهرا نگهدار، همسر شهید جاویدالاثر حاج نقی کریمی و مادر شهید داود کریمی و حاج محمود کریمی (مداح اهل بیت(ع)) از سخنرانان این مراسم بود.
وی در ابتدای سخنانش اظهار داشت: خانواده ما بی نهایت ارادت به سید سقا داشتند و حتی پیش از شهادت همسر و پسرم به ما لطف و محبت داشتند. البته مرحوم سید سقا به کل خانواده شهدا ارادت داشتند. عیدها که می شد اول سال تحویل به منزل ما می آمدند و هدیه هایی می آوردند. یک سال برایمان قند و شکر آوردند که سالیان سال برایمان برکت داشت.
همسر شهید جاویدالاثر حاج نقی کریمی افزود: آقا سید با همسر من چندین سال رفیق بودند و روابطشان از برادر هم نزدیک تر بود. ما چندین سال در شاهین شهر اصفهان زندگی می کردیم و هر وقت از آنجا به تهران می آمدیم مستقیم به منزل آقا سید سقا می رفتیم. مرحوم سید سقا هر وقت نام همسر من را می بردند شانه هایشان از گریه تکان می خورد و یادآوری خاطرات برایشان خیلی سخت بود.
مادر شهید داود کریمی و حاج محمود کریمی (مداح اهل بیت(ع)) اشاره کرد: ۴فروردین ۱۳۶۱ همسرم جاویدالاثر شد و پسرم سال ۶۵ شهید شد و پس از ۱۳ سال، فقط پاهایش برگشت. از همه خواهش می کنم بنویسید که مسؤلان پا روی خون شهدا نگذارند. بچه های ما با خون و جانشان این انقلاب را حفظ کردند. پسر ۱۳ ساله من به هوای حمام گرفتن از خانه رفت و سر از جبهه درآورد. ما چندین هزار جانباز اعصاب و روان داریم. جواب این ها را چه کسی می خواهد بدهد؟
در ادامه، حسین شیخانی نویسنده این کتاب در ابتدای این جلسه اظهار داشت: کتاب «سید سقا» کتابی دلی است و به سفارش هیچ نهاد و ارگانی نوشته نشده. سید سقا سال ها در دو مجموعه حوزه هنری و موسسه پیام آزادگان حضور داشت و رفت و آمد می کرد اما این دو مجموعه خاطرات او را ثبت و ضبط نکرده بودند. سالی که به ذهنم رسید روی خاطرات ایشان کار کنم، این دغدغه را داشتم که چرا آنها روی خاطرات سید سقا دراین زمینه کوتاهی کردند؟
وی اضافه کرد: من هم مثل خیلی ها سید را در برنامه ها و مناسبت های مذهبی و سیاسی و یادواره های شهدا دیده بودم و شناخت نزدیکی نداشتم اما احساس کردم تکلیف من است که بعنوان یک سوژه جذاب، این کار را انجام بدهم.
شیخانی افزود: فکر نمی کردم سید سقا سرگذشت و زندگی جذابی داشته باشد. گمان می کردم با یک سری خاطرات عمومی روبرو بشوم ولی بعد که وارد کار شدم با سه شخصت ویژه مواجه شدم که در زندگی سید سقا نقش مهمی داشتند؛ شهید شیخ احمد کافی خراسانی، شهید جاویدالاثر حاج نقی کریمی و مرحوم سید علی اکبر ابوترابی. همیشه وقتی نام شهید کریمی برده می شد، چشمان آقا سید هم خیس می شد. این سه شخصیت هم واقعا بی نظیر هستند و جا دارد که کتاب هایی درباره شان نوشته شود، بخصوص شخصیت شهید حاج نقی کریمی که شناخت کمتری نسبت به ایشان وجود دارد.
نویسنده کتاب سید سقا اظهار داشت: سال ۹۵ که همت کردم تا کار ثبت خاطرات را شروع کنم، آقا سید را در قطعه ۵۰ بهشت زهرا دیدم و با ایشان صحبت کردم اما به خاطر برخی گرفتاری ها یک سال فاصله افتاد که خودم را به خاطر این تاخیر نمی بخشم؛ چون همان یک سال هم در کمرنگ شدن خاطرات آقا سید تأثیر داشت. سال ۹۶ ایشان با روی باز از من استقبال کردند و چون خیلی ها برای ثبت خاطرات نزد ایشان رفته بودند، فکر نمی کردند که کار من جدی باشد. ما در منزل آقا سید در حوالی میدان امام حسین گفتگو می کردیم و هشت جلسه مصاحبه انجام شد و پس از آن هم نشست هایی برای تکمیل خاطرات داشتیم. در جریان گفتگوها، اهتمام آقا سید به نماز اول وقت بسیار آموزنده بود و همیشه چند دقیقه به اذان، نگران بودند که وقت نماز از دست نرود.
وی اضافه کرد: چهره هایی مثل حاج بخشی، سید سقا، آقای علمایی و مانند آن از ذخایر انقلاب هستند که متاسفانه آنطور که باید و شاید نتوانسته ایم خاطراتشان را ثبت و ضبط نماییم. اواخر ثبت خاطرات، گاهی سید سقا از کلنجار من برای جزئیات خاطرات خسته می شد ولی بعدش مشتاق بود که کتاب را ببیند اما مشیت الهی بر این بود که در مراسم رونمایی کتابشان حضور نداشته باشند و من شک ندارم که روحشان حاضر و ناظر است.
فرزند ارشد مرحوم سید سقا هم در این مراسم اظهار داشت: همه زندگی آقاسید خاطره بود. زمان جنگ تصمیم گرفتم به جبهه بروم. به من گفت من می روم و شما بالاسر خانواده باش... من هم گفتم چشم. خانه ما در میدان امام حسین، ایستگاه صلواتی بود و همیشه رزمندگانی به منزل ما می آمدند و شب ها می ماندند و صبح، عازم می شدند. وقتی بابا رفت، من هم به جبهه رفتم و آنجا همدیگر را دیدیم. با تعجب پرسید: مگر من خانه و زندگی را به دست تو نسپردم؟! گفتم: من هم خانه و زندگی را به دست خدا سپردم و آمدم.
وی اضافه کرد: همه رفتار و حرکات آقاسید یادگاری بود و علاقه شدیدی به یادواره شهدا و مراسم های مذهبی داشت و همیشه مشتاقانه ما را هم با خودش می برد و بعدها هم تاکیدداشت که نوه ها را هم همراهمان ببریم.
جانباز حاج سیدمحمد محمدی افزود: پدرم پیش از انقلاب از راه حاج نقی کریمی با شیخ احمد کافی آشنا شد و با مجموعه مهدیه تهران مرتبط شد و پس از آن هم به انقلاب پیوست و در ادامه به مناطق جنگی می رفت. پس از جنگ هم خدمتگزار جلسات آزادگان در تهران و در خدمت مرحوم ابوترابی بود. در پیاده روی حرم تا حرم و دعای عرفه در مرز خسروی هم نقش مهمی داشت. هر کسی به منزل ما می آمد، بابا دنبال کارهایش می رفت و دست رد به سینه اش نمی زد. پدرم شغل خاصی نداشت و مدام دنبال حل مشکل مردم بود و گرفتن رضایت برای زندانیان و باز کردن گره از زندگی مردم و جوانان بود.
دختر مرحوم سید سقا هم در این جلسه و در سخنان کوتاهی اظهار داشت: پدر ما نشان داد که خوب بودن کار عجیبی نیست. ما هر چه از کارهای پدرم بگوییم کم است. آنقدر دایره کارهای آقاسید زیاد بود که ما خودمان تعجب می کردیم. یکی از خصوصیات ایشان این بود که به شدت به اهالی فرهنگ و معلمان علاقه داشت و امیدوارم این قشر پرارزش هم تلاش کنند تا ارزش های فرهنگی بهتر به نسل های بعدی منتقل شود.
محمدمهدی ادیبی، مدیر نشر مرد نو هم در این جلسه اظهار داشت: من زندگی آقاسید را رسمی ندیدم و از نویسنده کتاب تشکر می کنم که آقاسید را به صورت غیررسمی روایت کرده است. سید سقا به سختی بزرگ شده بود و برای من جالب بود که این کتاب در نشان دادن حقیقت های زندگی سید سقا، صادق بوده است.
وی اضافه کرد: من در کودکی با آقا سید در مسجد امام حسین ضد السلام و در مرز خسروی آشنا شدم و خوشحالم که توفیق انتشار این کتاب نصیب انتشارات مرد نو شد.
در آخر این جلسه، لوح یادبود سید سقا توسط حاضرین امضا شده و عکسی به یادگار گرفته شد.

1399/12/14
12:58:21
0.0 / 5
889
تگهای خبر: زندگی , فرهنگ , فروش , كتاب
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۸ بعلاوه ۳
جاویدانی