جعفریان مطرح كرد؛

نویسنده باید حداقل 50 کتاب به روز و قدیمی خوانده باشد

نویسنده باید حداقل 50 کتاب به روز و قدیمی خوانده باشد

به گزارش جاویدانی، گلستان جعفریان اظهار داشت: نویسنده هر حوزه ای که مشغول به قلم فرسایی است، باید حداقل پنجاه کتاب به روز و خیلی از کتب قدیمی را در حوزه فعالیتش خوانده باشد.



به گزارش جاویدانی به نقل از مهر، نشست «عصری با نویسندگان»، عصر روز گذشته شنبه اول بهمن با حضور گلستان جعفریان و سحر دانشور به میزبانی کانون بانوی فرهنگ در حوزه هنری برگزار گردید.
جعفریان که در پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد به خاطر کتاب «پاییز آمد» شایسته تقدیر گردید، در آغاز سخنانش در این جلسه به خاستگاه پیدایش علاقه اش به ادبیات اشاره نمود و نقش پدر را در شکل گیری رگه های دینی و انقلابی در وجود خود و خانواده مؤثر دانست و اظهار داشت: پدر من کتابخانه ای بزرگ داشت که همواره نقطه ثقل خانه ما بود و نه تنها خود اهل مطالعه بود؛ بلکه فرزندانش را هم به مطالعه تشویق می کرد. به خاطر دارم در روزهای کودکی، ایشان قصص قرآنی و داستان های انبیا را برایمان می خواند و گاهی داستان را در نیمه متوقف می کرد و ادامه اش را به روز بعد موکول می کرد تا ذهن ما را درگیر خط داستان و نتیجه داستان کند.
وی اضافه کرد: پدرم معتقد بود که باید داستان های واقعی را بخوانیم و شاید این بذر را در دل ما هم کاشت که سال ها بعد من به حوزه پژوهش و نویسندگی ادبیات دفاع مقدس وارد شدم و روایت های مستند زندگی قهرمان های واقعی (شهدای دفاع مقدس) را به رشته تحریر درآوردم.
جعفریان در رابطه با پیوند بحث دانستن و نوشتن در حالیکه به کمییت گرایی فکر می نماییم و رسانه های ارتباط جمعی هم سبب رشد و هم مانع رشد نویسندگان نوقلم هستند، اظهار داشت: متأسفانه امروزه هنرجویان نویسندگی متوجه اهمیت مطالعه نیستند. گره این مشکل با خواندن و مطالعه حل می شود. من شخصاً ارتباط محدودی با فضای مجازی دارم و مطالعه و یادداشت روزانه بخشی از برنامه های روزانه من است. نوشتن صرفا ردیف کردن کلمات بر سپیدی کاغذ نیست. نویسنده باید معماری داستان نویسی را بیاموزد تا با نگاهی جامع و چارچوبی درست بتواند به خلق اثر برسد و این اتفاق جز با خواندن آثار برجسته ادبیات امکان پذیر نیست.
این نویسنده اظهار داشت: از نظر من نویسنده در هر حوزه ای که مشغول به قلم فرسایی است، باید حداقل پنجاه کتاب به روز و خیلی از کتب قدیمی را در حوزه فعالیتش خوانده باشد. خواندن و مطالعه در ذهن شما چرایی بوجود می آورد و هرچه ذهن بیشتر درگیر چرایی و چگونگی شود، بیشتر به دنبال جواب می رود و در این راه به رشد و کمال می رسد؛ حتی من معتقدم که خواندن، دغدغه نوشتن را در نویسنده بیدار نگه می دارد. اصلاً اگر بخواهم یک نمونه عینی از شخصیت هایی که کتاب خاطراتشان به دست من نگاشته شده، مثال بزنم، شهید حسن آبشناسان شاهد مثال است. شهیدی که ۳۰ سال در خدمت ارتش حکومت طاغوت بود و در روزهای بازنشستگی اش، جنگ تحمیلی آغاز شد و او نسبت به حفظ میهنش احساس وظیفه کرد و به کردستان رفت و عاشق منش مسیح کردستان، شهید محمد بروجردی شد و به قول همسرش از یک ارتشی صرف تبدیل شد به یک عارف تمام، که دیگر پایش در زمین بند نبود و ره صدساله را یک شبه پیمود و روح بلندش به آسمان پرکشید.
جعفریان افزود: من پس از مشاهده کتابخانه شهید آبشناسان و پژوهش در رابطه با روند تغییر و رشد ایشان فهمیدم، این نگاه متفاوت را در یک سیر مطالعاتی کسب کرده و این طور نویسنده از اثر پی به مؤثر می برد.
وی اضافه کرد: شاید دیگران مرا با کتاب های «از چنده لا تا جنگ» و «چهار فصل کوچ» بشناسند، اما من دوست دارم با کتاب های معاصرم شناخته شوم. من امروز منتقد آثار سابق خودم هستم. شاید اگر بینش و نگاه امروزم را در گذشته داشتم با سبک و سیاق فعلی ام آنها را می نوشتم. من امروز دیگر در آثارم به دنبال الگودادن نیستم، چون که تک تک شخصیت های داستان های من یک الگوی تمام و کمال هستند که نیازی به الگوسازی من ندارند، من تنها آنها را همان گونه که بودند یا هستند به تصویر می کشم. مثلا منیژه لشکری همسر آزاده خلبان حسین لشکری، در کتاب «روزهای بی آینه» که هجده سال دوری همسرش را در روزهای اسارت ایشان تحمل کرده، برای من یک الگوی تمام عیار است. مثلا آزاده مهدی طحانیان در کتاب «همه سیزده سالگی ام» نوجوان سیزده ساله ای که در اسارت به خبرنگار هندی گفته بود تا حجاب بر سر نگذاری با تو مصاحبه نمی کنم، برای من یک الگوی تمام عیار است. بروید این کتاب را بخوانید و ببینید چه طور دشمن تلاش می کرد با پیشنهادات اغواگرانه او را به دام بکشاند و هیبت معنوی و مقدسش را بشکند و او ۹ سال تمام در اسارت با نفس خود جنگید و در مقابل دشمن مقاومت کرد.
جعفریان در پاسخ به این سؤال که آیا جنسیت نویسنده در نوع نگاه او تاثیر دارد اظهار داشت: نویسنده باید از مرزهای جنسیت نویسنده باید از مرزهای جنسیت و نگاه ها جنسیتی فاصله بگیرد و با یک نگاه جامع انسانی به خلق اثر بپردازد. به نظر من اگر نویسنده رشد کرده باشد و به نگاه کاملی رسیده باشد از این مرزها عبور می کند و هیچ محدودیتی نمی تواند او را به چالش بکشد. درست است که ما زن شرقی هستیم و نگاه زن شرقی در افعال و زندگی ما جاری است، اما بهتر است در نویسندگی از جسم و جنسیت فاصله بگیریم و فارغ از این ها با نگاهی عالی جهان داستان هایمان را خلق نماییم. من خانم اوریانا فالاچی را مثال می زنم. او هم یک زن نویسنده است که هیچ وقت جنسیتش مانع و سدی در مقابل او نبوده. بروید ببینید که چگونه شاه در مصاحبه با فالاچی کلافه و مستأصل می شود و چگونه یک زن او را به چالش می کشد. من بعنوان یک زن، سال هاست در حوزه ادبیات پایداری فعالیت دارم و تا امروز هیچ مانعی را در برابرم احساس نکرده ام.
این نویسنده در انتها خطاب به جمع هنرجویان کانون ادبی بانوی فرهنگ اظهار داشت: سفارش ام به هنرجویان نویسندگی اینست که به دنبال دغدغه و علاقه تان بروید و جای خویش را در ادبیات پیدا کنید. مثلا علاقه من در ادبیات پایداری، داستان های اسارت و اصطلاحاً ادبیات بازداشتگاه با تکنیک خاطره نگاری است. من جای درست خودم را پیدا کردم و امروز در آستانه پنجاه سالگی، روحیه و نشاطم را مدیون ادبیات پایداری هستم. ادبیات پایداری به من آموخت زندگی ات را خودت انتخاب کن و پای آن بمان. شما هم اگر در جای درست خود بایستید، راه موفقیت را پیش رویتان خواهید دید.


منبع:

1401/11/03
08:07:52
0.0 / 5
336
تگهای خبر: زندگی , فرهنگ , قدیمی , قرآن
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۳
جاویدانی