هشداری مهم به ۷ كاندیدای انتخابات، مجریان و ناظران
به گزارش جاویدانی برگزاری انتخابات و همراهی ملت ها در انتخاب مدیران اجرایی یکی از شاخص ترین نمادها و اجزای آزادی و دموکراسی در جهان است که علیرغم واردبودن نقدهایی از طرف تحلیلگران اجتماعی و سیاسی به بعضی از اجزای دموکراسی، برگزاری انتخابات نمادی است که از طرف همه صاحب نظران مهر تایید دریافت می کند و لااقل تا به امروز جایگزین بهتری پیشنهاد نشده است.
این شیوه برای انتخاب فرد یا افرادی برای اداره امور کشور کم و بیش در همه کشورها به اجرا گذاشته می شود. کاندیداها مطابق قانون انتخابات کشورشان در مدت مقرر نسبت به عرضه آراء و نظرات و برنامه های خود اقدام می کنند و در روز رای گیری این مردم هستند که بر مبنای سوابق کاندیداها و جریان فکری آنها و همینطور سخنرانی های این افراد در دوره تبلیغات انتخاباتی نام فرد شایسته را در صندوق می اندازند.
چند دهه ای است که به مدد رسانه فرصت برگزاری مناظره های انتخاباتی رواج پیدا کرده و اتفاقا از طرف کاندیداها و خصوصا مردم مورد اقبال واقع شده است. این شیوه با این استدلال وارد چرخه انتخابات شد که کاندیداها رو در روی هم و در مقابل دیدگان مردمشان در مبارزه تریبون ها نقاط ضعف و قوت یکدیگر را به چالش بکشند تا از میان این گفت و شنود و چالش ناظران آن یعنی مردم با شناخت بیشتر نسبت به انتخاب درست اقدام نمایند.
در نگاه اول به مناظره های انتخاباتی تصور بر این بود که مبارزه ای بدون اصطکاک فیزیکی و با انقیاد حاضران به قواعد و قوانین ازپیش تعیین شده برگزار می شود. مرور مناظره های انتخاباتی در ادوار مختلف کشورها نشان داده است که متاسفانه امروزه اهداف اولیه برگزاری چنین مناظره هایی مخدوش شده است.
برای این که بپردازیم به اصل دلیل این نوشتار، از بررسی نقاط ضعف مناظره های انتخاباتی سایر کشورها که شاید نزدیک ترین و شاخص ترین آنها مناظره های آخرین انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا بود عبور می نماییم و مناظره های انتخاباتی در کشورمان را بررسی می نماییم چون که بخش قابل توجهی از سیاسیون و اداره کنندگان جمهوری اسلامی ایران انتقادات جدی ای را به شیوه های کشورداری لیبرال دموکراسی و... وارد می دانند و این یعنی ما بهتر از آنها مناظره برگزار می نماییم.
مناظره های انتخاباتی در ایران سابقه ی طولانی ندارد ولی متاسفانه در همین دوره کوتاه در کنار مزایایش آثار مخرب بسیاری هم داشته است. مناظره انتخاباتی رقابتی است برای رسیدن به پیروزی؛ این مفهوم برای عموم مردم بسیار آشناست اما در میدان دیگری که رقابت های ورزشی در آن جریان دارد.
حتما همه می دانیم که در ماه های منتهی به رقابت های مهم ورزشی، ورزشکاران با شرکت در اردوها و انجام دیدارهای تدارکاتی و تقویت قوای ذهنی و بررسی نقاط ضعف و قوت حریف، خودشان را برای رقابت ها آماده می کنند و در میدان رقابت هم آن چنان قوانین سفت و سختی حاکم است که ورزشکاران جرات نمی کنند از راه شیوه های غیراخلاقی و غیرورزشی مبادرت به امتیازآوری کنند یا حریف را شکست دهند و اگر چنین هم کردند این قوانین بدون بخشایش و توجه به سوابق آن ورزشکار با صدور احکام قاطع مانع از وسوسه دیگر ورزشکاران در استفاده از چنین روش هایی برای قهرمان شدن می شوند و صد البته ورزشکارانی در یاد تاریخ می مانند که رفتار جوانمردانه را در طول مسابقات از خود نشان می دهند و بالاتر از مدال های رنگی قلب ملت ها را تسخیر می کنند که نماد این منش در ایران جهان پهلوان تختی است.
شباهت های بسیاری بین رقابت های ورزشی و مناظره های انتخاباتی وجود دارد. هر دو در انتها برنده دارند، هر دو داور دارند، هر دو الگوسازی می کنند، هر دو مخاطبان بسیار دارند و در هر دو حضور طرفداران جذابیت رقابت را صدچندان می کند. ولی تاثیرات مناظرات کجا و یک رقابت ورزشی کجا؟ انتظاری که از برگزارکنندگان و شرکت کنندگان مناظره وجود دارد بسیار متفاوت تر از سازمان های ورزشی و ورزشکاران است. این در شرایطی است که مقایسه این دو رقابت نشان داده است که نظام برگزاری رقابت های ورزشی بسیار محکم تر و شاید قابل احترام تر از نظام برگزاری مناظرات انتخاباتی در ایران است. چرا؟ همان گونه که در بالا هم ذکر شد تخطی یک ورزشکار از قوانین مسابقه تبعات سختی برای او به دنبال دارد و هر چه رفتار زشت تر و خطا سنگین تر، حکم طولانی مدت تر و جریمه سنگین تر و چه بسا محرومیتی مادام العمر برای خاطی به دنبال داشته باشد؛ روندی که در مناظره های انتخاباتی شاهدش نیستیم.
سوال مهمی که بعد از سه دوره آخر برگزاری مناظره ها در ذهن و دل مردم ایران بوجود آمده این است که کدام رفتار و گفتار کاندیدا در مناظره ها سبب دریافت کارت زرد و قرمز می شود؟ کاندیداها تا چه اندازه اگر با آبروی افراد و حتی کشور بازی کنند با جریمه مواجه می شوند؟ اگر اظهارات کاندیدایی منافع ملی کشور را به خطر بیندازد باید منتظر چه تبعاتی باشد؟ دردآورترین پاسخ این سوال ها را برگزارکنندگان انتخابات شامل ناظران و مجریان با عدم اقدام و بی عملی شان در رویارویی با این قبیل رفتارهای خارج از اخلاق و قانون در سه دوره گذشته مناظرات به مردم ایران داده اند و این حدیث تلخ سال هاست نقل محافل خاص و عام شده است: «هر کسی که در انتخابات تهمت بزند یا دروغ بگوید یا کسی که خطاکار است و خطایش در مناظره ها عیان می شود از مقامش عزل نمی گردد و از ادامه رقابت منع نمی گردد و حتی مورد مواخذه قرار نمی گیرد بلکه مناصب عالی و عالی تر را هم تصاحب خواهد نمود و به امید حضور در مناظرات آتی کفش های آهنی دست و پا می کند.»
اگر در ایالات متحده سردمداران سرمایه داری حرمتی برای خود و مردمشان قائل نیستند و هرآنچه که می خواهند در مقابل دیدگان مردمانشان به زبان می آورند و این رفتار آنها از تریبون های وطنی بارها و بارها مورد نقد و سرزنش و تمسخر قرار می گیرد، انتظار صد برابر می رود که در جمهوری اسلامی ایران که قوانینش تکیه بر کتاب آسمانی دارد و کاندیداهایش احراز صلاحیت می شوند و خویش را آماده نوکری و نه ریاست بر مردم می کنند و هر یک پرچم عدالت علوی برافراشته اند، حرمت اصول اخلاقی سفارش شده در دین را در پیشگاه خدا و مردم حفظ کنند.
متاسفانه کارنامه کاندیداها و مهم تر از این افراد، برگزارکنندگان و ناظران بعد از برگزاری مناظره ها به دست چپشان داده می شود و معدل آنها نزدیک به مردودی است.
در هر مناظره، رقبای انتخاباتی با چند روش کلی نسبت به جلب نظر مردم اقدام می کنند:
ـ عرضه کارنامه اجرایی در دوره های مدیریتی که البته نقشی کم رنگ در جلب آراء دارد.
ـ نقد کارنامه رقیب در دوره مدیریتی با ذکر مصادیق و بررسی آثار و تبعات این عملکرد که این روش نقش مهمی در جلب نظر مردم دارد.
ـ ورود به عرصه تخریب رقیب با استناد به آمار و ارقامی که سندیت آنها برای مردم عادی قابل اثبات نیست. این روش غیراخلاقی شاید مهم ترین عامل جلب رای باشد و کاندیداها با علم به این مهم بیشترین تلاش را برای تخریب رقیب به کار می بندند به صورتی که اگر امروز نظرسنجی ای از مردم در مورد مناظره های ادوار گذشته انتخابات با این پرسش که «آنچه که از مناظره های گذشته به یاد دارید چیست؟»، صورت گیرد احیانا پرتکرارترین جملاتی که در ذهن همه ثبت و ضبط شده و از زبان مخاطبان نظرسنجی خواهیم شنید مفاهیمی است که ریشه در تهمت، دروغ یا نسبت هایی دارد که در مناظره ها رد و بدل شده و همینطور جملات رادیکالی که خبر از سوءاستفاده ها و رانت خواری ها و بی عدالتی می داده اند.
سوال اساسی بعد از چند دوره برگزاری مناظره ها در کشور این است که نسبت هایی که در این مناظره ها داده شدند یا درست بودند یا غلط. اگر این نسبت ها دروغ و تهمت بودند و تخلفی حادث نشده بوده پس چرا با تهمت زننده نه تنها برخوردی نشده بلکه عمدتا این افراد مناصب بالاتری را هم تصاحب کرده اند؟ اگر این موارد بدرستی درباره یک یا چند نفر از کاندیداها مطرح شده پس چرا با آن کاندیدا هیچ برخوردی نشده و چه بسا با رای آوری در انتخابات به مقام ریاست جمهوری هم دست یافته است؟
در حالی که در تمام آیات و احادیث اسلامی، تهمت و دروغ یکی از بزرگ ترین قبایح معرفی می گردند متاسفانه دروغ در قوانین جمهوری اسلامی هیچ تبعات قانونی ندارد بلکه قانون به آثار دروغ می پردازد و در صورت بروز آثار منفی ناشی از این دروغ نسبت به تعیین مجازات اقدام می کند. حال سوال اینجاست که آیا فردی که به سادگی و در مقابل دیدگان میلیونها ایرانی دروغ می گوید یا تهمت می زند شایستگی به دست گرفتن سکان اجرایی کشور را دارد و در مقابل آیا فرد متهمی که خطاهای غیرقابل گذشتی در مسئولیت های پایین تر داشته که در این حوزه مناظره برملا می شود واجد دستیابی به سمت ریاست جمهوری است؟
اما سوال اصلی ای که متاسفانه تا به امروز بی پاسخ بوده این است که چرا ناظران و مجریان برگزاری انتخابات در رویارویی با نسبت های داده شده در مناظرات انتخاباتی چشم و گوششان را می بندند و سکوت اختیار می کنند؟ آیا این منش نظارتی برای دستیابی به دستاوردی بزرگ تر در پیش گرفته می شود؟ اگر چنین است امروز بعد از چند دوره برگزاری مناظره ها و چشم پوشی ها این دستاورد بزرگ کدام است؟ آیا جز این است که کاندیداها با علم به این که هیچ یک از اظهاراتشان شامل درست یا غلط کوچک ترین تبعاتی برایشان به دنبال نخواهد داشت، روی این شیوه ها تمرکز بیشتری دارند و چه بسا بعضی از این کاندیداها با بافتن راست و دروغ و با علم به این که مردم امکان دسترسی به یافتن میزان صحت و نادرستی موارد اعلامی را ندارند طرفداران پرو پا قرصی هم پیدا می کنند و در نهایت کاندیدای پیروز معرفی می شوند؟ آیا جز این است که زمزمه های ناامیدی را در میان مردم سبب شده است؟ آیا جز این است که الناس علی دین ملوکهم و هر دوره بعد از برگزاری مناظره ها فرهنگ تهمت و دروغ در سطح جامعه هم گسترده تر شده است؟
آقایان ناظر و مجری باید بیدار شوند چون که با این شیوه ها گویی بر سر شاخ نشسته اند غافل از این که بن می برند. با این بی اثری ناظران و مجریان در برابر دروغ و تهمت و خطاهای احتمالی گویی فرمان رواج دروغ و تهمت را در سطوح مختلف جامعه صادر می کنند.
به نظر می رسد تاکید بر رعایت اصول اخلاقی و دینی در حین مناظره ها و حراست از آن توسط ناظران و مجریان برگزاری انتخابات در ایران حداقل دینی است که به مردم دارند و کوتاهی و نادیده گرفتن آن، هم خدشه بر فرهنگ عمومی و هم ضعف و اشکالات اساسی در مدیریت اجرایی کشور را به دنبال خواهد داشت.
این نوشتار دایر بر این حقیقت نیست که کاندیداها در اظهار نظر و به چالش کشیدن رقبا، خویش را سانسور کنند بلکه حتما به جهت اینکه مردم بدانند و در عین شفافیت بیشتر با توانایی ها و ضعف های کاندیداها آشنا گردند بسیار هم سفارش می شود ولی آنچه که از اهمیت برخوردار می باشد و شاید از اصل مناظره ها حرمت بیشتری دارد رعایت اخلاق است و علم و اعتقاد به این که اگر کلامی خلاف واقع بر زبان جاری شود و اگر تخلفی به دروغ از هر کاندیدا در دوره مدیریت گذشته اش در این تریبون ها برملا شود در اسرع وقت و برمبنای قانون با آن برخورد خواهد شد.
کلام آخر، برای تذکر به کاندیداها، مجریان و ناظران:
امام جعفر صادق ضد السلام می فرمایند: مَن بَاهَتَ مُؤمِناً أَو مُؤمِنَةً بِمَا لَیسَ فِیهِمَا حَبَسَهُ اللهُ عَزَوَجَلَ یَومَ القِیَامَةِ فی طِینَةِ خَبَالٍ، حَتَّی یَخرُجَ مِمَّا قَالَ، قُلتُ: وَ مَا طِینَةُ خَبَال؟ قَالَ: صَدِیدٌ یَخرُجُ مِن فُرُوجِ المُؤمِسَاتِ یَعنِی الزَّوَانِی - هر کس به مرد یا زن مؤمن بهتان زند خداوند در روز رستاخیز او را در طینت خبال نگه دارد تا حرف خویش را پس گیرد.
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب