یادداشت؛
قرنطینه کتاب ها به علت شیوع ویروس کتاب نخوانی!
جاویدانی: می خواهیم کتاب ها را از ویروس کتاب نخوانی مخاطبان، نجات دهیم. می خواهیم کتاب های ارزشمندی را که با بی مهری مواجه می شوند، به قرنطینه بفرستیم تا دسترسی به آنها به سادگی امکان پذیر نباشد.
خبرگزاری مهر- فرهنگ و اندیشه: سال هاست در مورد سرانه مطالعه و پائین بودن این رقم در کشورمان سخن ها گفته شده؛ مطالب مختلف نوشته شده و سال هاست متولّیان فرهنگی، به دنبال یافتن علل واقعی کتاب نخوانی و ارائه راهکارهایی برای ترویج مطالعه در میان مردم هستند. انواع و اقسام همایش های لطمه شناسی مطالعه، باشگاه های کتابخوانی، مقالات و پایان نامه ها با همین موضوع ارائه و انتشار یافته است. اما انگار در نهایت هنوز کتاب بعنوان یک کالای ضروری فرهنگی در سبد خانواده ها جای نگرفته که نگرفته!
"ویروس کتاب نخوانی"، همچنان در جامعه جولان می دهد و جالب تر این که بیشتر افراد هم از ابتلا به این ویروس هراسی ندارد! و یا حتی سال هاست مبتلا هستند و مشکلی با عوارض و تبعات آن ندارند!
در این نوشتار می خواهیم با زاویه دیگری به بحران کتاب نخوانی بپردازیم. عمدتاً لطمه های عدم مطالعه بر زندگی فردی و اجتماعی اقشار مختلف جامعه بررسی شده و نتایج این بررسی ها نیز در قالب های مختلف منتشر و اطلاع رسانی شده است. اما در این نوشتار مقرر است تاثیرات مخرب این کتاب نخوانی را بر کتاب ها بررسی کنیم؛ در حقیقت از دیدگاه کتاب ها به این چالش بنگریم.
· با کتاب نخواندن، کتاب ها را به قرنطینه همیشگی می فرستیم!
یکی از روش هایی که نویسندگان، حاصل تجربیات و دانش خودرا با دیگران به اشتراک می گذارند، تالیف کتاب است. عوامل مختلفی باید دست به دست هم دهند تا یک کتاب به نگارش درآید؛ ناشر آنرا منتشر کند؛ چاپخانه آنرا چاپ کند و در نهایت در قفسه های کتابفروشی ها یا کتابخانه ها قرار بگیرد. گاهی برای تالیف یک عنوان کتاب، دو سال و یا حتی بیشتر وقت صرف می کنند تا به بهترین نحو مطالب مورد نظرشان کنار هم چیده شود و در قالب کتاب به دست خوانندگان برسد.
وقت، هزینه، تلاش، هنر، دانش و تجربه نویسنده، همه و همه به کار گرفته می شود تا کتابی تالیف شود. اما در صورت رواج نداشتن فرهنگ مطالعه و نیاز به یادگیری بوسیله مطالعه، چه اتفاقی برای کتاب ها رخ خواهد داد و سرنوشت آنها چه خواهد بود؟
حتما به کتابخانه ها سر زده اید؛ قفسه هایی مملو از کتاب ها با موضوعات مختلف؛ گاهی در یک موضوع چندین و چند عنوان مختلف کتاب که چندین قفسه را در بر می گیرد. اگر به آمار سالیانه کتابخانه ها نگاهی داشته باشیم و میزان منابع اطلاعاتی موجود را با میزان امانت رفتن آنها مقایسه نماییم، در خیلی از کتابخانه ها عمق فاجعه مشخص خواهد شد. البته این عدد در انواع کتابخانه ها (عمومی، تخصصی، اختصاصی، آموزشگاهی و کتابخانه ملی) متفاوت می باشد. اما در تمام این کتابخانه ها کتاب های بسیاری وجود دارد که سال هاست که ورق نخورده، و کسی حتی در جستجوهایش آن عناوین را انتخاب نکرده است. اختتام این بی اعتنایی و بی توجهی کتاب ها، چیست؟ دو سرنوشت کلی برای این کتاب ها محتمل است:
1- همچنان سال ها در کتابخانه ها خاک می خورند و کسی هم فکری برای آنها نمی کند؛ این خود موجب اشغال فضای کتابخانه می شود و تبعات بعدی را به دنبال دارد همچون عدم توان کتابخانه برای توسعه منابع به دلیل کمبود فضا.
2- پس از سال ها، این کتاب های استفاده نشده، توسط کتابدار، وجین می شود و از کتابخانه خارج می شود. در این صورت یا به سایر کتابخانه ها اهدا می شود (که احیانا همین اتفاق چندین سال بعد در آن کتابخانه نیز مجدّد تکرار خواهد شد)، یا با عناوین دیگری مبادله می شود و یا در بدترین شکل ممکن خمیر می شود!
· تبعات قرنطینه کتاب ها ناشی از ویروس کتاب نخوانی، برای ناشران و نویسندگان
در دنیایی که پول حرف اول را می زند، اگر ناشر چاپ اثری از یک نویسنده ی گم نام را به عهده گیرد، حاضر نیست برای آن هزینه و سرمایه گذاری کلان کند؛ و بدین سان خیلی از نویسندگان ترجیح می دهند که خودشان برای چاپ اثرشان سرمایه گذاری کنند (بینش، 1399). در هر دو صورت هم نویسنده و هم ناشر بیم آن دارند که از نظر مالی بعد از انتشار کتاب متضرّر شوند؛ پس این دغدغه همیشه برای نویسندگان و نیز ناشران وجود دارد و گاهی نویسندگان مدت های طولانی به دنبال ناشر مناسب برای چاپ کتاب های خود هستند. نیمی از این مشکلات به علت عدم استقبال جامعه مخاطبان از کتاب و کتابخوانی است؛ و البته نیم دیگر به دنبال افزایش قیمت کاغذ و صحافی و... رخ می دهد.
امروز شمارگان (تیراژ) کتاب ها به شدت افت کرده است و حتی در بعضی عناوین، به پائین تر از 50 نسخه رسیده است! و این یک فاجعهی فرهنگی در جامعه است؛ به همین جهت از "کتاب نخوانی" با عنوان یک ویروس همه گیر یاد می کنم که بدنهی فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی یک کشور را با اختلالات جدّی مواجه می کند.
بعضاً خیلی از عناوین کتاب ها، بسیار باارزش هستند و برای نگارش آنها تلاش زیادی از طرف نویسنده و ناشر صورت گرفته است؛ اما وقتی با عدم استقبال از جانب مخاطبان (ویروس کتاب نخوانی)، رو به رو می شوند، سرنوشتی جز به قرنطینه رفتن ندارند!
"به قرنطینه بردن کتاب برای دور ماندن از ویروس کتاب نخوانی مخاطبان". این دفعه، قصد نداریم شعارِ کلیشه ای "کتاب بخوانیم" سر بدهیم و یا دلیلهای عدم کتابخوانی را فهرست نماییم.
این بار می خواهیم کتاب ها را از ویروس کتاب نخوانی مخاطبان، نجات دهیم. این دفعه می خواهیم کتاب های ارزشمندی را که با بی مهری مواجه می شوند، به قرنطینه بفرستیم تا دسترسی به آنها دیگر به سادگی امکان پذیر نباشد. مانند تمام انسان های ارزشمندی که بواسطه ویروس کرونا به قرنطینه رفته اند که حتی در بسیاری موارد قرنطینه هم پاسخگو نبوده؛ فلدا دسترسی به آنها برای همیشه نا ممکن شده است.
انگار تا آن زمان که چیزی را از دست ندهیم، قدر و قیمت آنرا نخواهیم دانست. تصور کنید کتابخانه های خالی از کتاب؛ تمام قفسه ها خالی! کتابفروشی ها تعطیل! نویسندگان در پی هر شغل و کاری به غیر از نویسندگی!
وقتی با قحطی کتاب مواجه شویم و کتاب ها خودرا از دسترس ما انسان های کتاب نخوان خارج کنند، دنیا، غیرقابل تحمل خواهد شد. دنیایی سرد، تاریک و بی روح بدون کتاب این یار مهربان که بی زبان و بی زیان بخشنده است؛ و خیلی از ما در عین نیاز به آگاهی و اطلاعات، مغرورانه خودرا بی نیاز از آنها می دانیم.
تصور دنیایی بدون "هزار و یک شب"، "بوستان و گلستان سعدی"، "کشکول شیخ بهایی" و... و... وحشت آور است.
جامعه ای با کتاب های قرنطینه شده و خارج از دسترس! آیا واکسنی هم برای ویروسِ همه گیرِ کتاب نخوانی ساخته خواهد شد؟!
فائزه فرهودی دکترای تخصصی علم اطلاعات و دانش شناسی *
منبع: javidani.ir
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب