پانزده خرداد مبدأ نهضت اسلامی ایران

پانزده خرداد مبدأ نهضت اسلامی ایران

به گزارش جاویدانی قم پانزدهم خرداد، نقطه عطفی است در تاریخ معاصر؛ یادگاری است از پیوند معنوی توده های عظیم مردم کشور ما. واکنشی است از احساس عمیق مذهبی ملت ایران و نمایشی است از به پاخاستن مردمی که می خواستند ظلم و ستم را از بن بر کنند.


قیام پانزده خرداد تجسمی از تاریخ اسلام بود و درجه ای برای سنجش فداکاری و از خود گذشتگی انسان هایی بود که به دنبال آرمان الهی حرکت می کنند. پانزدهم خرداد، روز قیام خونین مردم جان برکفی است که به نام اسلام و برای اسلام به میدان آمدند تا سلطه طاغوتیان را از کشورشان برچینند.

موضع گیری گروه ها و احزاب سیاسی در مقابل جنبش پر شور مردم در پانزده خرداد، گامی مهم در شناسایی و تحلیل عملکرد این گروه هاست. در آن زمان حزب توده با تأیید اصلاحات ارضی، قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ را کوشش ارتجاع طلبان در راه مخالفت با اصلاحات ارضی و آزادی زنان دانست و آنرا محکوم نمود.
جبهه ملی ایران نیز به امید فراهم کردن زمینه باردیگر حکومت خود، از مدت ها پیش از هرگونه موضع گیری بر ضد شاه خودداری می کرد. به همین دلیل، رهبران آن در تماس با مأموران ساواک و سفارت امریکا، بطور رسمی اعلام نمودند در این قیام شرکت نداشته اند.
دکتر مصدق هم که هنگام قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ در املاک خود درحال تبعید به سر می برد، در مورد قیام مردم ایران و سرکوب آن از طرف رژیم ستم شاهی سکوت اختیار کرد و کشتار مردم ایران را محکوم نکرد.

پانزده خرداد یک مصیبتی بود برای ملت ما، مصیبتی که مبدأ جنبش نیز شد، لکن امری مبارک برای ملت بود که منتهی به یک امر بزرگ؛ استقلال کشور و آزادی برای ملت از ظلم و جور دولتمردان وقت بود. این قیام به اسم اسلام بود که با راهنمایی روحانیون به وقوع پیوست و نتیجه ای شیرین همچون پیروزی بیست و دوم بهمن را سبب ساز شد

قیام پانزده خرداد اسطوره قدرت ستمشاهی را در هم شکست و افسانه ها و افسون ها را باطل کر و نخستین و با اهمیت ترین فصل خونین مبارزه در عاشورای پانزده خرداد را رقم زد.

زمینه های قیام ۱۵ خرداد
درگذشت آیت الله سید حسین بروجردی از مراجع عظام تقلید، تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در دولت وقت که روحانیون برخی از فقرات آنرا مخالف با اسلام می دانستند، انقلاب سفید و حمله ماموران حکومتی به مدرسه فیضیه در فروردین ۱۳۴۲ حوادثی بودند که زمینه ساز حوادث ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شد.
روحانیون فرا رسیدن ایام محرّم آن سال را فرصتی برای تبلیغات مقابل برنامه ها و سیاست های محمد رضا پهلوی دانستند. حکومت در ماه محرّم، خطاب به وعاظ و روحانیون اعلام و به آنها الزام کرد که در سخنرانی ها از بیان سه مطلب خودداری کنند: اول؛ مقابل شخص اول مملکت سخن نگویند؛ دوم؛ مقابل اسرائیل مطلبی گفته نشود؛ سوم؛ مرتب به مردم نگویند که اسلام در خطر است. با شروع ایام عزاداری محرّم، وعّاظ و روحانیون به سخنرانی و وعظ پرداختند. آیت الله خمینی نیز در حین سخنرانی های بعد از نماز، مقابل هیأت حاکمه و حکومت پهلوی، صحبت می کرد.

تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۴۲ در شهرهای مختلف ایران به صحنه انتقاد علنی از حکومت پهلوی و عملکرد آن تبدیل شد و روزهای یازدهم و دوازدهم محرّم نیز، در ادامه روزهای قبل به تظاهرات سیاسی مردم مقابل حکومت پهلوی تبدیل گردید و شعارهایی به طرفداری از امام خمینی و مقابل شاه و حکومتش سر داده شد. در روز یازدهم محرّم، دانشجویان دانشگاه تهران نیز به جمع تظاهرکنندگان پیوستند. حکومت در واکنش به این رویدادها و بمنظور تهدید و اختتام دادن به تظاهرات، در صدد دستگیری امام خمینی (ره) و گروهی از روحانیون برآمد.
سید روح الله خمینی در ساعت ۶: ۳۰ پس از ظهر روز عاشورا سال ۱۳۸۳ ق. (۱۳ خرداد ۱۳۴۲ ش.) با بیان قبلی برای سخنرانی در مدرسه فیضیه قم حاضر شد و در سخنرانی خود به صراحت شاه وقت را مورد انتقاد قرار داد. در این روز؛ نیروهای امنیتی و انتظامی حکومت پهلوی در حالت آماده باش کامل بودند و احتمال هرگونه خطر برای امام و سرکوب مردم انتظار می رفت. بگفته محمدعلی گرامی، سید مصطفی خمینی به شدت نگران جان آیت الله خمینی بود.
آیت الله خمینی بر خلاف روش رایج سخنرانان، ابتدا روضه خواند و بعد صحبت کرد. وی بعد از شرح رخداد کربلا، حمله مأمورین حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه در دوم فروردین سال ۱۳۴۲ را، به واقعه کربلا تشبیه کردکه با شیون و گریه حاضران توأم گردید.
نیروهای حکومت پهلوی آیت الله خمینی را شبانه به تهران بردند سید حسن قمی و بهاءالدین محلاتی دو روحانی دیگری بودند که دستگیر و به تهران منتقل شدند.

راهپیمایی های اعتراضی
بامداد روز ۱۵ خرداد، مردم قم و تعدادی از شهرها از دستگیری آیت الله خمینی باخبر شده و دست به اعتراض دامنه داری زدند. در تهران، دانشجویان دانشگاه تهران، کلاس ها را تعطیل کردند و به تظاهرات مردم پیوستند. بارفروشان نیز از مرکز شهر به حرکت درآمده و به تظاهرکنندگان ملحق شدند. تظاهرکنندگان که لحظه به لحظه به تعدادشان افزوده می شد، درصدد اشغال مراکز مهم دولتی و حکومتی از قبیل کاخ مرمر، اداره رادیو، اداره تسلیحات ارتش بودند. بازاریان نیز با تعطیلی بازار و تجمّع در مساجد و یا با پیوستن به تظاهرکنندگان، اعتراض صریح خودرا اعلام نمودند.
زنان و مردان از روستاها و شهرها به طرف منزل رهبر خود حرکت کردند. شعار اصلی جمعیت «یا مرگ یا خمینی» بود که از تمام فضای قم به گوش می رسید. خشم مردم آنچنان بود که ابتدا مأموران پلیس پا به فرار گذاشتند. آنها بعد از تجهیز قوا به میدان آمدند.

درگیری و کشتار مردم
مأموران نظامی که در نقاط مرکزی و حساس شهرهای قم و تهران مستقر بودند به روی تظاهرکنندگان تیراندازی کردند. معترضین نیز با چوب و سنگ به دفاع از خود برخاستند. تظاهرات در آن روز و دو روز بعد نیز ادامه یافت و برخی از مردم کشته و مجروح شدند. فجیع ترین حادثه، قتل عام دهقانان کفن پوش ورامینی بود که در پشتیبانی از امام خمینی راهی تهران شده بودند. مأموران نظامی در سر پل باقرآباد با آنها روبرو شده و با سلاح های سنگین آنها را قتل عام کردند.
نیروهای کمکی نظامی نیز از پادگان های اطراف به قم روانه شدند. هنگامی که سیل جمعیت از حرم حضرت معصومه(س) بیرون آمدند، رگبار مسلسل ها گشوده شد و تا ساعتی چند درگیری شدید ادامه داشت. حمام خون به راه افتاده بود. هواپیماهای نظامی از تهران به پرواز درآمدند و در فضای قم برای ایجاد رعب بیشتر دیوار صوتی را شکستند. قیام با سرکوبی شدید کنترل شد. کامیون های نظامی، اجساد شهدا و مجروحان را به سرعت از خیابان ها و کوچه ها به نقاط نامعلومی انتقال دادند. غروب آن روز قم حالتی جنگ زده و غمگینانه داشت.

واکنش حکومت پهلوی
بعد از فرو نشستن درگیری ها، اسدالله اعلم نخست وزیر، در مصاحبه ای با روزنامه هرالد تریبون در روز ۱۷ خرداد ۴۲ تهدید کرد که امام و برخی دیگر از علما، محاکمه نظامی خواهند شد و ممکنست حکم اعدام آنها صادر شود. شاه نیز دو روز بعد طی سخنرانی بیانات امام و تظاهرات مردم را؛ به تحریک و پول بیگانگان – جمال عبدالناصر- دانست، برای اینکه جمال عبدالناصر در آن زمان به سبب همکاری شاه و اسرائیل روابط خصمانه ای با شاه داشت. در این جهت رسانه های حکومتی ادعا کردند که شخصی به نام عبدالقیس از بیروت با هواپیما وارد فرودگاه مهرآباد شده و در گمرک مهرآباد حدود یک میلیون تومان پول از او به دست آمده و اعتراف کرده است که ناصر این پول ها را برای افراد معینی در ایران فرستاده است.

واکنش علما و روحانیون
قسمتی از واکنش علما به شکل ارسال تلگراف، صدور اعلامیه و فرستادن نامه صورت گرفت. تلگراف های زیادی از جانب علما از شهرستان های مختلف به تهران ارسال شد که برخی خطاب به مجامع حکومتی بوده است و ضمن انتقاد از حکومت، خواهان آزادی امام و سایر دستگیرشدگان شده بود (مانند تلگراف انتقادآمیز آیت الله سید محمود حسینی شاهرودی و آیت الله سید محمد هادی میلانی به شاه) و برخی دیگر به زندان قصر و نزد امام ارسال و برای ایشان آرزوی سلامتی شده بود (مانند تلگراف ۶۱ روحانی قزوین و همین طور تلگراف ۱۳ نفر از علمای خرم آباد، قم و شهر ری به امام). البته ناگفته نماند که همزمان با تلگراف ها، اعلامیه هایی نیز از طرف علما و در انتقاد از دولت صادر شد که بعنوان نمونه، می توان به اعلامیه آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی اشاره نمود که از دولت انتقاد کرده و خواهان آزادی هرچه سریع تر سید روح الله خمینی و سایر دستگیرشدگان شده بود.

شرح وقوع قیام ۱۵ خرداد
صبحگاه پانزده خرداد خبر دستگیری امام خمینی(ره) به تهران، مشهد، شیراز و دیگر شهرها رسید و وضعیتی مشابه قم پدید آورد. مردم ورامین و شهرک های اطراف به طرف تهران سرازیر شدند. تانک ها و ابزار زرهی و نیروهای نظامی برای جلوگیری از ورود معترضان به شهر در سه راهی ورامین با جمعیت درگیر شدند و جمع زیادی از راهپیمایان را به خاک و خون کشیدند. جمعیت انبوهی در حوالی بازار تهران و مرکز شهر نیز گرد آمده و
با شعار «یا مرگ یا خمینی» به طرف کاخ شاه به حرکت درآمدند. از جنوب شهر تهران نیز سیل جمعیت به سمت مرکز راه افتاده بود و در پیشاپیش آنها طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی، ۲ تن از جوانمردان جنوب شهر تهران، با گروه خود در حرکت بودند. این ۲ تن پس از چندی دستگیر و در ۱۱ آبان ۱۳۴۲ تیرباران شده و هوادارانشان به بندرعباس تبعید شدند.

نزدیک ترین ندیم همیشگی محمدرضا پهلوی، تیمسار حسین فردوست در خاطراتش از به کارگیری تجربیات و همکاری زبده ترین مأموران سیاسی و امنیتی امریکا برای سرکوب قیام و همین طور از سراسیمگی محمدرضا پهلوی و دربار و امرای ارتش و ساواک در این ساعات پرده برداشته و توضیح داده است که چگونه محمدرضا پهلوی و ژنرال هایش دیوانه وار فرمان سرکوب صادر می کردند. ارتشبد فردوست در توضیح وخامت اوضاع می نویسد: به اویسی (فرمانده لشکر گارد ویژه) گفتم «تنها راه این است که هر چه آشپز و نظافتکار و اسلحه دار و غیره در لشکرداری مسلح کنی». سرانجام مأموران نظامی و پلیس با تیراندازی های گسترده و مستقیم و به کارگیری هرچه در توان داشتند بر قیام مردم فائق آمدند.
امیر اسدالله علم نخست وزیر در خاطراتش می نویسد: اگر ما عقب نشینی کرده بودیم ناآرامی به چهار گوشه ایران سرایت میکرد و رژیم ما با تسلیم ننگ آوری سقوط میکرد. در آن موقع حتی این را به شاه عرض کردم که اگر خود من هم از مسند قدرت به زیر کشانده شوم شما همیشه میتوانید با محکوم کردن و اعدام من بعنوان مسبب آنچه واقع شده خودرا نجات دهید!

۱۵ خرداد در تهران و قم حکومت نظامی برقرار شد اما با وجود این، روزهای بعد نیز تظاهرات وسیعی برپا بود که در هر مورد به درگیری خونین انجامید. با دستگیری رهبر نهضت و کشتار وحشیانه مردم در ۱۵ خرداد ۴۲، قیام به ظاهر سرکوب شد.

مهاجرت علما به تهران
علما و روحانیون از شهرستان های مختلف دست به مهاجرت زده و هنوز ۳۵ روز از قیام ۱۵ خرداد و دستگیری آیت الله خمینی نگذشته بود که گروهی از آنها وارد تهران شدند. به دنبال این اقدام علما، شاه تصمیم گرفت جلو مهاجرت را بگیرد و مانع ورود دیگر روحانیون به تهران شود. دولت به هواپیمای حامل سید محمد هادی میلانی، که عازم تهران بود، دستور بازگشت داد و برخی از علما را مجبور به بازگشت به شهرهای خودشان کرد. اما دیری نگذشت که در این سیاست تجدیدنظر شد و مهاجرت علما ادامه یافت.
با حضور مهاجران در تهران، آنها دست به تشکیل جلسات مختلفی زدند و آمادگی خودرا برای مقابله با اقدامات حکومت اعلام نمودند. جو عمومی نیز به نفع علما بود و مردم از آنها حمایت می کردند. در نتیجه، شاه به ناچار عقب نشینی کرد و با بیان عدم لطمه رسانی به آیت الله خمینی، اجازه داد که نماینده علما شخصاً با سید روح الله خمینی ملاقات کند. بدین ترتیب، جو عمومی با آزادی موقت سید روح الله خمینی و یارانش آرام گردید و مهاجرت ۱۴ روزه علما با موفقیت اختتام پذیرفت.

آزادی امام خمینی (ره)
در ۱۵ فروردین ۱۳۴۳، بعد از سالگرد واقعه فیضیه و قبل از ذیحجه و محرم، آیت الله خمینی پیام آزادی خودرا دریافت کرد و از قیطریه خارج شده و به منزل خود در قم منتقل شد. خبر آزادی او موجی از شادی آفرید و دیدارکنندگان را از قم و شهرهای دیگر، به سمت منزل او روانه ساخت. دولت نیز آزادی امام خمینی را نتیجه علایق مذهبی حکومت و احترام به مقامات روحانی تفسیر کرد.

بزرگداشت ۱۵ خرداد
امام خمینی روز ۱۵ خرداد را، چون عاشورا روز عزای عمومی ملت مظلوم دانست و روز حماسه و تولد جدید اسلام و مسلمانان نامید. پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ ش این روز در تقویم رسمی ایران تعطیل اعلام گردید و همه ساله مراسمی به این مناسبت در سراسر کشور برگزار می گردد.
نتایج و نتایج قیام پانزده خرداد
قیام پانزده خرداد بااینکه توسط رژیم سرکوب شد، اما تاثیرات طولانی مدت خودرا بر روند سیاسی و اجتماعی ایران باقی گذاشت. این تاثیرات عمیق ناشی از خاصیت های ناب این قیام بود که عبارتند از: مذهبی بودن نهضت و حضور نیروهای مذهبی در آن که سبب حضور گسترده مردم در جریان مبارزه شد، پیروی از مبانی دین اسلام در جریان مبارزه، مشخص بودن رهبری مبارزه که در وجود امام خمینی تجلی یافته بود، اخلاص و قاطعیت رهبر نهضت و جبنه بیگانه ستیزی جنبش که لبه تیز آن متوجه آمریکا، اسرائیل و شخص شاه بود.

این قیام پیامدهایی همچون: افزایش رشد سیاسی روحانیت و حوزه های علمیه و ورود آنها به عرصه سیاست کشور، الگو قرار گرفتن مذهب برای مبارزه و رویکرد بیشتر نیروهای مبارز به مذهب، رشد و آگاهی توده های مردم و تکامل مبارزات آن، افشای چهره منافقانه و ریاکارانه شاه و روشن شدن ماهیت رژیم وی برای مردم، بی اعتبار شدن شرق و غرب، به سبب موضع گیری های منفی آمریکا و شوروی در مقابل قیام مذکور، تثبیت مرجعیت و رهبری امام خمینی با تایید مراجع و علما و حمایت و پشتیبانی مردم، روشن شدن ماهیت گروههای سیاسی وابسته و لیبرال و محو شدن جاذبه گروههای سیاسی غیر مذهبی، توسل به شیوه مبارزه قهرآمیز توسط برخی گروههای مبارز و احساس ضرورت ایجاد تشکل برای ادامه مبارزه با رژیم، را به دنبال داشت.

بطور کلی قیام مردم ایران در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، موجب افزایش آگاهی سیاسی مردم و حضور بیشتر آنها در صحنه شد و با تثبیت رهبری امام خمینی (ره)، گروههای سیاسی غیر مذهبی به حاشیه رانده شدند، امام خمینی (ره) با دمیدن روح خودباوری و نفی از خودبیگانگی، زمینه های بازگشت به اسلام اصیل را در بین قشر جوان و روشن فکر دانشگاهی فراهم ساخت و موجب رویکرد نیروهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور به سمت مذهب شد. بنابراین، قیام پانزده خرداد به رهبری امام خمینی (ره) در حقیقت، آماده سازی شرایط و زمینه های لازم برای وقوع و شکل گیری انقلاب اسلامی را در دامن خود پرورش داد.
قیام پانزده خرداد نقطه عطفی در مبارزات ملت ایران در مقابل حکومت پهلوی بود که استمرار یاد و خاطره آن به قیام سراسری ۱۳۵۷ شمسی و پیروزی انقلاب اسلامی انجامید.




منبع:

1401/03/15
12:48:58
0.0 / 5
518
تگهای خبر: بازار , دانشگاه , سلامت , شركت
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۵
جاویدانی