در آیین بزرگداشت علامه طهرانی مطرح شد؛

علامه جعفری می گفت آثار آیت الله طهرانی بوی تقوا می دهند

علامه جعفری می گفت آثار آیت الله طهرانی بوی تقوا می دهند

جاویدانی: به گزارش جاویدانی، محمدحسن وکیلی در آیین بزرگداشت مقام علمی علامه حسینی طهرانی اظهار داشت: روزی علامه جعفری فرمود من خودم اهل قلم هستم و می گویم که از آثار آیت الله طهرانی بوی طهارت و تقوا به مشام می رسد.



به گزارش جاویدانی به نقل از مهر، گردهمایی بزرگداشت مقام علمی و عرفانی مرحوم علامه حسینی طهرانی همزمان با بیست و هشتمین سالگرد ارتحال ایشان در شهر مقدس مشهد به همت جوانان مشتاق سیره علمی و عرفانی این عالم بزرگ اجرا شد.
در این برنامه که در مسجد امام صادق ضد السلام شهر مقدس مشهد با حضور پرشور عموم علاقه مندان و مردم برگزار شد، تنی چند از شاگردان و اساتید حوزه علمیه خراسان به ایراد سخن پرداختند و در آخر برنامه هم از کتاب جدید تفسیری آیت الله حاج سیدمحمدصادق حسینی طهرانی با عنوان «هُنالک الولایه» هم رونمایی گردید.
نوادری در هر قرن پیدا می شوند که جامعیت را با کمال همراه کنندحجت الاسلام مهدی نخاولی در ابتدای این برنامه با اشاره به این که گمشده این دوران، فقدان گوهر جامعیت است، اظهار داشت: تمام مکاتب، سخنان جالب و درستی دارند اما هنر اسلام، جامعیت آن هست. مرحوم علامه طباطبایی وقتی با فیلسوف فرانسوی یعنی هانری کُربَن کتاب اوپانیشادها را که کتاب بت پرست هاست، می خواندند، می گفتند خیلی مطالب توحیدی ناب دارد.
وی اضافه کرد: اینطور نیست که قطعه قطعه های حقیقت در جایی نباشد و مکاتب همه اش فحش و بد و بیراه بگویند چون که اگر بگویند کسی دور آنان جمع نخواهد شد، اما اسلام جامعیت و کمال را در کنار هم پوشش می دهد.
نخاولی در ادامه با اشاره به این که یهودیت و مسیحیتِ تحریف شده می گوید امکان جمع بین دنیا و آخرت نیست و بنابراین یا رو به عرفان بدون شریعت و یا عرفانِ رهبانیت آورده است، اضافه کرد: از اعجازهای دین اینست که میتوان به مدد آن در عین توجه به دنیا، انقطاع تام هم داشت و حال نوادری در هر قرن پیدا می شوند که جامعیت را همراه با کمال می کنند و بنابراین این فرد از پله اول در پله دهم قرار می گیرد و اینجاست که تفاوت سلمان و ابوذر و کمیل دیده می شود که امیرالمومنین ضد السلام خطاب های تندی نسبت به کمیل در اداره برخی امور و… دارند.
نویسنده کتاب «نگرشی دیگر به قرآن» اشاره کرد: اوج این جامعیت و کمال به صورت اعجازگونه در امیرالمومنین ضد السلام است که شاید در ظاهر می گفتند کسی که خیلی شمشیر می زند، اهل لطافت نیست ولی نقطه ای نیست که ایشان (ع) در اوجش نباشد.
وی در آخر اشاره کرد: افرادی که جا پای امیرالمومنین ضد السلام گذاشته اند، شاید جلوه ای از این حقیقت هستند و حضرت علامه حسینی طهرانی این گونه بودند که وقتی قلم در فقه می زنند گویی عمری در فقه کار کرده اند، وقتی در تاریخ معاصر وارد شده اند گویی مورخی است که عمری در آن بوده اند، وقتی در حقایق تاریخی اسلام گفتگو می کنند هم جامعیت را معنا می کنند و وقتی وارد علم کلام می شوند، اگر بگوییم بی نظیر هستند گزافه نگفته ایم یا حداقل کم نظیرند و در حد یکی دو مورد را اگر بتوان گفت یکی عبقات و یکی امام شناسی مرحوم علامه حسینی طهرانی، یا در در حوزه اجتماعی که معمولا عرفا گوشه نشینی دارند اما ایشان با عنصر جامعیت و کمال، فعالیت اجتماعی دارند و در مطالبی مثل نگارش نامه پیش نویس قانون اساسی و… پیش قدم هستند.
وقتی یکی از مخالفان مرحوم علامه طهرانی از دنیا رفت!
حجت الاسلام سید ابراهیم لواسانی شاگرد مرحوم علامه طهرانی هم دیگر سخنران این مجلس بود که به بیان خاطراتی از همراهی و مجالست خود با این متفکر پرداخت.
وی اظهار داشت: نظم ایشان در کارها مثال زدنی بود چه در امور جزئی و چه امور کلی. ایشان ۲۶ قفسه کتاب داشتند که به صورت بسیار دقیق لیست بندی و مشخص کرده بودند؛ گو این که این کتاب ها می خواهد تا قیامت بماند. ایشان به شدت مقید بودند لباس منظم بپوشند و حتی به علمایی که عمامه مرتب نمی بستند و ژولیده بودند خرده می گرفتند و ناراحت می شدند. در دقتشان در تنظیم زمان درس و بحث و اینها هم که بماند که زبانزد خاص و عام بود.
لواسانی در بخش دیگری از سخنانش با تأکید بر ادب مرحوم علامه طهرانی به ذکر خاطره ای در این زمینه پرداخت و اظهار داشت: روزی یکی از علمایی که بسیار مخالف مشرب ایشان بود و عملاً هم مخالفت می کرد، از دنیا رفته بود. یکی از فرزندان مرحوم علامه پیش ایشان آمد و اظهار داشت: آقاجان! آشیخ علی فلانی مُرد! خیال کرد پدر خوشحال می شوند. من آنجا بودم و مرحوم علامه حالشان عوض شد و فرمودند: یک عالم دینی را انسان اینطور خطاب نمی کند! آقای حاج شیخ فلان رحلت کردند و مرحوم شدند.
وی افزود: این طرز ادب بی بدیل است و ما ندیدیم چنین فردی را که نسبت به مخالف علمی و عملی خود این گونه اقدام نماید و این نشان دهنده نگاه بالاتر و والاتر ایشان است.
این شاگرد و داماد مرحوم علامه طهرانی با اشاره به این که مرحوم علامه عاشق لقاء الهی بود، اظهار داشت: شب عروسی بنده بود. مرحوم علامه به یکی از آشنایان گفته بودند نگاه کن که تازه عروس و داماد چقدر یکدیگر را می خواهند؛ همینقدر من طالب مرگ و لقا خدا هستم و این که زودتر بروم. مرگ عروسی من است و این مرگ برای من یک وصال الهی است.
مرحوم علامه طهرانی مظهر نَفس کُشی و حق محوری بود
حجت الاسلام محمد رضایی تهرانی هم به عنوان سومین سخنران این برنامه گرامیداشت، با اشاره به ایام تعامل و ارتباط خود با علامه طهرانی اظهار داشت: آن چیزی که من در طول این مدت در حضرت علامه متبلور دیدم، نَفس کُشی و حق محوری بود. زمانی که بواسطه انقلاب اسلامی و با مجاهدت رهبر کبیر انقلاب که خود ایشان حرکت سلوکی داشت و موج معرفت خواهی و سلوک فراگیر شد، بنده بدنبال استاد و راهنمای این مسیر رفتم و بواسطه کتاب «لب اللباب» با مرحوم علامه طهرانی آشنا شدم.
وی اضافه کرد: مرحوم علامه طهرانی در رابطه با حرکت بنیانگذار فقید انقلاب در پایه گذاری این انقلاب می فرمودند اگر غیر ایشان انقلاب می کردند، عرصه را بر اهل عرفان با تهمت تصوف تنگ می کردند و چون ایشان خودشان رنگ توحیدی داشتند، این موج را در جوانان و امت گسترده کردند و با ایستادگی توانستند امت را به عشق خدا سرپا نگه دارند و آن حرکت اولیه را استمرار بدهند.
رضایی تهرانی افزود: تعابیر دیگر مرحوم علامه همانند خطبه عید سعید فطر، در رابطه با بنیانگذار کبیر انقلاب از زبان داغ ترین انقلابی ها هم بیرون نمی آمد. ایشان می گفتند شکر و سپاس این نعمت الهی به رهبری رهبر فقید، آن است که او را در همه دعاهایتان مقدم بدارید و تعابیر بلند دیگری که بیان کرده اند.
رضایی تهرانی در بخش دیگری از سخنانش به خاطره ای از مرحوم علامه در نَفس کُشی ایشان پرداخت و اضافه کرد: وقتی خدمت ایشان برای راهنمایی در راه سلوک رسیدیم، فرمودند اگر نبود امر سه تن از اساتید بزرگوارام یعنی مرحوم سید هاشم حداد و مرحوم آیت الله محمدجواد انصاری همدانی و مرحوم علامه طباطبایی، وارد این عرصه نمی شدم.
این کارشناس دینی تلویزیون پیرامون حق محوریِ مرحوم علامه طهرانی هم به بیان خاطره ای دیگر پرداخت و اظهار داشت: روزی که در محضر ایشان بودیم و مطلب مهمی را بیان می کردند که یک دفعه رو به بنده کردند و گفتند: فلانی آیا این مطلب درست است؟ بنده گفتم چون شما می گوئید، پس حق است! ایشان فرمودند بنده که تلاش می کنم حق را بر زبان جاری کنم اما آیا این مطلب خودش حق است یا نه؟ از بنده اعتراف حق بودن مطلب را گرفتند و نه صرفا آنکه چون ایشان آن مطلب را گفتند. این، نشان دهنده حق محور بودن به جای شخص محور بودن ایشان است.
پاسخ به سه سوال پیرامون مرحوم علامه طهرانی
در انتهای برنامه هم حجت الاسلام وکیلی استاد سطح خارج حوزه علمیه خراسان، به سه سوال پیرامون مقام علمی و عرفانی مرحوم علامه طهرانی پاسخ داد.
این نویسنده بیشتر از ۴۰ اثر علمی و معرفتی، در پاسخ به سوالی که ادعای نداشتن وزانت علمی آثار و اجازات علمی علامه طهرانی دارد، اظهار داشت: در میانه و زمانی که علمای حوزه نجف نوشتن تفسیر را کسر شأن خود می دانستند و تاکید بر فقه و اصول داشتند، مرحوم علامه طباطبایی اقدام به نوشتن المیزان و آن هم به زبان روان برای مردم کرد. مرحوم علامه طهرانی هم با اعتقاد بر این که با ظهور انقلاب اسلامی، حوزه های علمیه باید معارف را متناسب با نیاز و فهم جوانان و مردم تبیین کند، اقدام به نوشتن کرد تا بعد از فروکش کردن هیجانات، آن اصل و اساس بماند و این در حالیست که می توانستند مانند خیلی ها، کتب عربی و تخصصی و ادبی که فهم آن برای عموم مشکل است، نگارش کنند.
این استاد سطح خارج حوزه علمیه خراسان اضافه کرد: مرحوم علامه طهرانی با وجود آنکه برای خود از حیث نظرات علمی، شأن کاملاً مستقل داشتند و مجتهد مسلم بودند، اما با نگاه سراسر تواضع، باوجود آثار پرتعداد خود حتی نام انتشارات خویش را علامه طباطبایی گذاشتند و در جایی از آثار خود که می توانستند از زبان خودشان مطلبی را بیان کنند اما آنرا به نقل از اساتید خود ذکر می کردند و وجه دیگری از تواضع ایشان ذکر خودشکنی هایی در بعضی آثارشان است که این مساله امر خلاف عرف بوده و نشان دهنده بزرگی مقام علمی-عملی ایشان است.
وی به ذکر خاطره ای از دیدار حجت الاسلام واسطی با مرحوم علامه جعفری و بیان ایشان پیرامون آثار مرحوم علامه طهرانی پرداخت و اظهار داشت: مرحوم علامه جعفری فرموده بودند من خودم اهل قلم هستم، آثار مرحوم علامه طهرانی بوی طهارت و تقوا به مشام می رسد.
وکیلی در بیان مقام علمی علامه طهرانی افزود: ایشان در نجف هم بحث آیت الله سیستانی و جزو برجسته ترین شاگردان آیت الله خویی بودند که ایشان گفته بود اگر در نجف بمانی در مرجعیت تو کسی اختلاف نمی نماید. علامه باتوجه به جوّ بسیار تند ضد جریان فلسفه و عرفان، بدون اجازه اجتهاد از نجف برگشتند و به تهران و مشهد آمدند. گرفتن اجازه حدیث از آقا بزرگ طهرانی و تعابیر بلند ایشان در رابطه با مرحوم علامه طهرانی و اجازه اجتهاد آقا شیخ حسین حلی هم در جای خودش محفوظ است.
وکیلی افزود: برای کشف ارزش علمی بایستی کتب و رساله های تخصصی ایشان را هم دید که مثلا رساله رؤیت هلال که به محضر آیت الله خویی فرستادند سبب شد فتوای این مرجع تقلید بزرگ تغییر کند که در آن زمان، این اتفاق زبانزد خاص و عام شد و علاوه بر آن در لابه لای این کتبِ به ظاهر ساده ی مرحوم علامه باید نگاه تخصصی کرد.
حجت الاسلام و المسلمین وکیلی پیرامون سوالی در رابطه با اتصال مرحوم علامه طهرانی به جریان مرحوم قاضی اظهار داشت: بسیار افرادی در طریق مرحوم آیت الله قاضی هستند که مرتبط بودند اما تاییدیه صریحی پیرامون ادامه جریان عرفانی نجف بر آنان وجود ندارد اما در طبقه مرحوم علامه طهرانی تنها و تنها کسی که بنده نص صریحی بر کمالشان دیدم آن است که مرحوم آیت الله قاضی مرحوم حداد را در امر سلوک معرفی کردند و مرحوم حداد که صاحب مقام توحید بودند فرمودند آقا سید محمدحسین حسینی طهرانی وصیّ من در امر طریقتِ پس از من هستند.
وی اظهار داشت: نمی گوییم مسیر عرفان الزاماً منحصر در ایشان است اما ولیِ الهی را که نص به این صراحت در رابطه با او وجود داشته باشد، بنده نیافتم.
این استاد حوزه در آخر اظهار داشت: اگر کسی آثار مرحوم علامه را ورق بزند چیزی به اسم خودستایی پیدا نمی گردد اما اولیا الهی که غرق در بندگی هستند موظفند برای هدایت بشر، چند کلمه ای از مسیری که خود مشاهده کرده و رفته و مقرر است دیگران را هم به آن دعوت کنند بگویند. خودستایی در زمانی مصداق پیدا خواهدنمود که آن فرد، دعوت به خود کند که چنین چیزی در مرحوم علامه طهرانی وجود ندارد.

1401/06/20
08:23:08
0.0 / 5
305
تگهای خبر: قرآن , كتاب
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۳
جاویدانی