به بهانه زادروز شاهرخ مسكوب؛

هویت ایرانی با زبان فارسی گره خورده است

هویت ایرانی با زبان فارسی گره خورده است

به گزارش جاویدانی، با وجود پراکندگی سیاسی در واحدهای جغرافیایی مختلف و فرمانروایی عرب، ایرانی و ترک، ما هویت ملی (ایرانیت) خودمان را از برکت زبان و در جان پناه زبان فارسی نگه داشتیم.



به گزارش جاویدانی به نقل از مهر، شاهرخ مِسکوب یکی از نویسندگان برجسته ایرانی بود که به مسایل مختلف تاریخ و فرهنگ و زبان ایران پرداخت و آثار درخشانی از خود به جا گذاشت. نثر مسکوب که مانند مثل قرآنی ظلّ ممدود و ماء مَسکوب، گسترده و جاری است یکی از شاخص ترین خصوصیت های آثار اوست که همه آنها را خواندنی می کند و سبب می شود هجده سال بعد از فوت وی نوشته هایش هنوز مخاطبان جدی داشته باشد.
بیستم دی، سالروز تولد این محقق و پژوهشگر و بهانه خوبی برای مرور آثار و کارنامه اوست.
آثار مسکوب را میتوان به سه دسته پژوهش ها، تک نگاری ها و ترجمه ها تقسیم کرد. در بین پژوهش های ادبی وی آثاری چون سوگ سیاوش، مقدمه ای بر رستم و اسفندیار و ارمغان مور را در کارنامه دارد. از تک نگاری های موفق مسکوب که عرصه درخشش نثر شیوای او هستند میتوان به سوگ مادر، روزها در راه و در سوگ و عشق یاران اشاره نمود. ترجمه رمان خوشه های خشم، نمایشنامه اُدیپ شهریار و آنتیگُن هم همچون ترجمه های برجسته وی هستند.
مسکوب در اثر پژوهشی خود با نام «هویت ایرانی و زبان فارسی» که نخستین بار به صورت یک سخنرانی در انجمن فرهنگی ایرانی ها ساکن اتریش عرضه شد، جنبه های مختلف وابستگی هویت مردم ایران به زبانشان را واکاوی کرده است.
او اعتقاد دارد سه دسته از اقشار مردم نقش تعیین کننده ای در ساختن این رابطه، شامل وابستگی یا گسستگی، داشته اند. این سه قشر اهل دیوان، اهل دین و اهل عرفان هستند که سه بخش اصلی کتاب مورد نظر را می سازند. مسکوب در فصل نخست کتابش نسبت «ملیت ایرانی و رابطه آن با زبان و تاریخ» را بررسی می کند و مهم ترین مشکل پژوهش های تاریخی را جستجوی یک علت برای هر مساله تاریخی عنوان می کند:
در جست وجوی جریان ها و حادثه های تاریخی دنبال یک علت گشتن گمراه کننده است. به این علت ساده که علت رویدادها منشأ چیزهای گوناگون، مختلف و خیلی وقت ها حتی متناقض است، دلایل متفاوت و مختلفی که گاه به نظر می آید که یکدیگر را نفی می کنند. در اینجا باید انگیزه های متفاوت را در نظر گرفت. از انگیزه های دنیایی و شخصی خدمت به حاکمان جدید، مقام و مال یا گذران روزانه گرفته تا فرهنگ دوستی و عشق به حقیقت، تا محیط فرهنگی سرآغاز تمدن اسلام و عطش دانستن و آگاهی، نیاز یک قوم کهن ولی، مغلوب به ماندن.
مسکوب همین روش را پیش می گیرد و تلاش می کند وابستگی دو وجه پژوهش خویش را از جنبه های مختلف بررسی کند. او باآنکه ادعایی در خصوص این که بحثش کاملا علمی باشد ندارد اما با این مقدمه نشان داده است که تلاش دارد عوامل مختلف را از قلم نیندازد و نتایج را در یافته های خودش منحصر نکند. او به دنبال عناصری می گردد که بعد از فتح ایران توسط مسلمانان، هویت ایرانی را برای ساکنان این فلات باقی نگاه می دارد. آن عناصر به نظر مسکوب تاریخ و زبان هستند:
«تن ها در دو چیز ما بعنوان ایرانی از مسلمان های دیگر جدا می شدیم؛ در تاریخ و زبان؛ و درست بر همین دو عامل هویت ملی یا قومی خودمان را بنا کردیم یکی (تاریخ)، پشتوانه، توشه راه و تکیه گاهمان بود و دیگری (زبان)، شالوده، پایگاه و جان پناه و حصاری که در آن ایستادیم.»
سپس بخش اصلی کتاب که به بررسی اهمیت زبان فارسی در حفظ هویت ایرانی اختصاص دارد شروع می شود. چرا زبان برای حفظ هویت یک ملت این اندازه اهمیت دارد؟ چونکه زبان محمل اندیشه است. به جهت اینکه مردمی از اقوام مختلف صورتی یگانه و همحسی بیابند زبان بهترین وسیله است.
مسکوب در بررسی نقش اهالی دیوان به اهمیت شاهنامه ها (پیش و بعد از شاهنامه فردوسی) اشاره می کند و می نویسد:
«شاهنامه ها برای ما کار این فرهنگ گذشته و در عین حال زنده را می کرد. خاطره ها و یادگارهای قوم ایرانی را که در عین حال سرچشمه عواطف مشترک هم هست، در خود نگه می داشت قوم بی خاطره، مثل آدم بی حافظه است. این شاهنامه ها نمی گذاشتند ما مثل پیرمردهای بی سابقه، مثل آدم های از زیر بته درآمده، بین گذشته و آینده هاج و واج بمانیم؛ ما را در مکانی از زمان جا می دادند.»
در بخش سوم کتاب که نسبت بین علمای دینی با زبان فارسی را می کاود مسکوب اعتقاد دارد علما اصالت را به زبان عربی که زبان دین و وحی بود می دادند و فقط به لزوم ارشاد عامه مردم از زبان فارسی بهره می گرفتند و نهایتا در قسمت پایانی کتاب مسکوب نقش عرفا در ترویج و استقامت زبان فارسی را مهم ارزیابی می نماید. چکیده تمام مباحث مسکوب در این کتاب عمیق را میتوان در جملات زیر دید و چشید:
«با وجود پراکندگی سیاسی در واحدهای جغرافیایی مختلف و فرمانروایی عرب، ایرانی، و ترک، ما ملیت یا شاید بهتر باشد بگوییم هویت ملی (ایرانیت) خودمان را از برکت زبان و در جان پناه زبان فارسی نگه داشتیم.»


منبع:

1402/10/20
15:10:30
0.0 / 5
208
تگهای خبر: فرهنگ , قرآن , كتاب , كهن
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۲ بعلاوه ۳
جاویدانی