داستانی از زندگی جاسوس یهودیان در زمان پیامبر در بعد از بیابان
جاویدانی: کتاب بعد از بیابان نوشته فرخنده سادات صالحی توسط انتشارات کتاب جمکران به چاپ رسید.
به گزارش جاویدانی به نقل از مهر، در آستانه سالروز رحلت شهادت گونه پیامبر اکرم (ص) رمان «پس از بیابان»، نوشته فرخنده سادات صالحی توسط انتشارات کتاب جمکران به چاپ رسید.
این رمان ماجرای رفاعه را در زمان رسول خدا (ص) روایت می کند. رفاعه مردی از قبیله بنی سلیم است. مردی که نه جایگاه اجتماعی والایی دارد نه امیدی به فرداها و حالا مقرر است برای جنگ یهود با پیامبر اسلام (ص) جاسوسی کند. همه چیز دست به دست هم داده تا رفاعه قدم به قدم بسمت رسول خدا (ص) برود و مخاطب نیز در خلال این ماجراها تاریخ زندگی پیامبر اکرم (ص) و مسلمانان را بخواند.
نگاه کردن به زندگی مهربان ترین خلق جهان و خاندانش، از نگاه رفاعه که آدم خشن اما دل پاکی است مزه خاصی دارد. اینجور آدم ها به سرعت به کسی اعتماد نمی کنند و با دشواری مهر کسی به دل شان می افتد. اما اگر حقیقت را پیدا کنند آنرا رها نمی کنند و رفاعه درست همچین آدمی است.
خواندن زندگی نامه رفاعه و پستی و بلندی های سرنوشتش برای مخاطب جذاب است و کتاب، ما را به دنبال خودش به مدینه و میان مسلمانان و حتی گاهی در خانه فاطمه زهرا (س) می برد. در زمانه ما که کتاب خواندن سخت شده، خواندن رمان هایی که بخشی از تاریخ اسلام و حقیقت هایش را در دل خودش جای داده، انتخاب بسیار خوبی است. کتاب های خوب می توانند زنجیره ای از مطالعه به راه بیندازند و «پس از بیابان» برای مخاطب این امکان را فراهم می آورد.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
چشمان سلمان به در خانه علی و فاطمه افتاد. در خانه خودش غذایی نبود تا برای رفاعه ببرد. به در خانه پیامبر رفته بود اما همسر پیامبر به او گفته بود که چندین روز است هیچ چیزی برای پختن در خانه ندارند و خود نیز چند روزی می شد که اجاق خانه اش را روشن نکرده است. باید به نزد فاطمه می رفت و از او غذایی می گرفت با خود اظهار داشت: «تمام خوبی ها و خیرها در خانه فاطمه جمع شده است او هیچ گاه کار خیر را رد نمی کند.»
کتاب «پس از بیابان»، نوشته فرخنده سادات صالحی در ۱۱۳ صفحه و با قیمت ۱۰۰ هزار تومان توسط انتشارات کتاب جمکران به چاپ رسیده است.
خلاصه اینکه مردی که نه جایگاه اجتماعی والایی دارد نه امیدی به فرداها و حالا قرار است برای جنگ یهود با پیامبر اسلام (ص) جاسوسی کند. به در خانه پیامبر رفته بود اما همسر پیامبر به او گفته بود که چندین روز است هیچ چیزی برای پختن در خانه ندارند و خود نیز چند روزی می شد که اجاق خانه اش را روشن نکرده است.
منبع: جاویدانی
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب