وصی دكتر شریعتی، الهام بخش سیدحسن نصرالله
به گزارش جاویدانی خبری سخت ناراحت کننده است این که بشنوی یکی دیگر از مفاخر فرهنگی گرفتار کرونا و نیازمند مراقبت های ویژه شده است.
به گزارش جاویدانی به نقل از ایسنا، روزنامه «خراسان» در ادامه نوشت: خبر به سرعت در فضای مجازی دست به دست شد و دوستداران استاد محمدرضا حکیمی فهمیدند که حال ایشان چندان مساعد نیست و باید در بیمارستان تحتنظر باشد؛ بزرگمردی که زندگی وی در تبیین علمی مفهوم عدالت خواهی و مبارزه برای ستم زدایی از جوامع بشری سپری شده است و هنوز هم چشمان منتظری هستند که دیدگاه های نغز او را چشم می کشند و به دنبال قلم توانمندی هستند که برای آنها مفاهیم بلند آموزه های اسلامی را در چارچوب امروزی و قابل فهم بریزد.
تا زمان نگارش این سطور، هنوز خبری در خصوص تغییر وضعیت استاد به دست ما نرسیده است اما از او گفتن، فریضه ای است برای کسانی که عدالت خواهی زیر پرچم اسلام را دوست می دارند و من، می خواهم از او بنویسم؛ از استاد محمدرضا حکیمی و چقدر دشوار می باشد بخواهم از کسی بنویسم که امام (ره) او را «جناب مستطاب ثقه الاسلام» (صحیفه امام، ج ۲، ص ۲۵۳) خطاب می کنند و رهبر انقلاب وی را مشاوری خوب برای اهالی فرهنگ می دانند. (بیانات در دیدار اعضای گروه ویژه و گروه معارف اسلامی صدای جمهوری اسلامی ایران - ۱۲/۱۳/ ۱۳۷۰ ).
دیروز صفحه هواداران استاد حکیمی در اینستاگرام، با انتشار تصویری از ارسال تربت مطهر امام حسین (ع) از جانب آیت الله العظمی سیستانی برای استشفای استاد اطلاع داد.
سربدارِ امروز خراسان
استاد محمدرضا حکیمی، زاده شهر مشهد در سال ۱۳۱۴ ش است. بعد از طیکردن دبستان به حوزه علمیه مشهد رفت و از محضر بزرگانی همچون شیخ مجتبی قزوینی، ادیب نیشابوری و آیت الله العظمی میلانی کسب فیض کرد. در زبان عربی به چنان مقامی رسید که محمدتقی ادیب نیشابوری، ادیب دوم، وی را در ۱۹ سالگی، «مُتَنّبی جوان*» نامید و اشعار او را به زبان عربی، از نظر محتوایی و شکلی، عالی دانست.
استاد حکیمی در دوران عمر، از مؤانست با بزرگان ادب و فرهنگ بهره ها برده است. از همراهی و هم نفسی با امثال استاد محمدتقی شریعتی و علامه امینی که بگذریم وی در خیلی از محافل ادبی خراسان عضویت داشته است؛ محافلی مانند انجمن ادبی قهرمان و فردوسی.
استاد حکیمی در ۲۳ سالگی از آقابزرگ طهرانی اجازه نقل حدیث گرفت. او از همان دوران، سری پرشور داشت و در راه تحقق عدالت مبارزه می کرد.
مهدی اخوان ثالث، از دوستان استاد، وی را «سربدار امروز خراسان» نامیده و شعری را در اولین مجموعه انتشاریافته خود با نام «ارغنون»، به او تقدیم کرده است.
مهرداد اوستا، در وصف استاد حکیمی سروده: «در گلشن کلام «حکیمی» بین / آیات رشک حکمت یونان را».
او با شاعرانی چون غلامرضا قدسی، عماد خراسانی، امیری فیروزکوهی و شهریار مؤانست داشته است و در سال ۱۳۴۹ ش و در بحبوحه عصر اختناق، با همکاری علامه سیدجعفر شهیدی، یادنامه علامه امینی، صاحب «الغدیر» را منتشر نمود.
«الحیات» و تبلور عدالت خواهی استاد
با این همه سابقه در عرصه ادب و فرهنگ، بدون تردید دغدغه اصلی استاد محمدرضا حکیمی، همان تحقق عدالت در پرتو حکومت اسلامی است؛ موضعی که در سال ۱۳۵۳، او را به وادی تألیف «الحیات» کشاند.
برادرش محمد حکیمی که در تألیف این دایره المعارف بزرگ حدیثی شرکت دارد، می گوید: «پس از رهایی از زندان در دوره پهلوی، در سال ۱۳۵۳ ش، با سردرگمی و یأس از فضای سیاسی، نامه ای به برادرم نوشتم و از او پرسیدم که «چه باید کرد؟». او هم در پاسخ، از قصد خود برای تالیف کتابی اطلاع داد که بعد از آن با همکاری من و برادر دیگرم، با مطالعه و جست وجو در بحارالاَنوار شروع شد و بعد از آن کتاب های کافی، وسائل [الشیعه]، وافی، تُحَف العُقول و مستدرک [الوسایل] هم مورد مطالعه قرار گرفت.»
اما محتوای این مجموعه چه بود و می خواست چه پیامی را به خواننده برساند؟ استاد حکیمی «الحیات» را یک کتاب انقلابی معرفی می کند. از نظر او انقلاب، تغییر احوال ملت است، نه تغییر اشخاص دولت. یعنی هر گاه احوال ملت از ظلم به عدل، از بی کرامتی به کرامت و از اختناق به آزادی تغییر یابد، انقلاب پدید آمده است. اسلام از نظر وی دینی انقلابی است و قرآن انقلابی ترین کتاب موجود در دست بشر و ملاک پدیدآمدن یک انقلاب راستین انسانی است. هر جا حقوق انسان ها، عدالت و آزادی متزلزل شود، انسان های آزاده و توده مظلوم مردم به حرکت درمی آیند، ایثار می کنند و حتی شهید می دهند تا بنیاد ظلم و بی حرمتی را واژگون کنند.
سبب پیدایش «الحیات» چیزی جز تبیین این مسائل با نگاهی به منابع و آموزه های اسلامی نبود. از سال ۱۳۵۳ ش تا ۱۳۶۵ ش، شش جلد از این مجموعه آماده و منتشر گردید. آنرا به زبان عربی منتشر نمودند تا در دوره پهلوی، شک و ظن رژیم را به خود جلب نکند اما بعد از انقلاب، استاد احمد آرام، مترجم و ادیب نامدار معاصر، بار ترجمه شش جلد نخست را به دوش کشید تا فارسی زبانان هم از موهبت آن برخوردار شوند.
الهام بخش مقاومت اسلامی
با این حال، این کتاب بیشتر از آنکه در بین ایرانی ها گُل بکارد، در جوامع عرب زبان جلوه گری کرد. ۲۸ تیرماه سال ۱۳۹۲ بود که تسنیم به نقل از پایگاه اطلاع رسانی «الحیات»، خبر از دیدار سیدعبدالله صفی الدین، نماینده سیدحسن نصرالله با استاد محمدرضا حکیمی داد. در این دیدار، صفی الدین پیام رهبر حزب الله لبنان را به استاد رساند: «به یاد دارم از سال هایی چند، پیش از تشکیل حزب الله لبنان، در سن هفده هجده سالگی، در لبنان، اجتماعاتی با بچه های مذهبی داشتیم که در آن هیئت ها، در مسجدها یا حسینیه ها، دور هم جمع می شدیم، کتاب های حضرتعالی و مهم تر [از همه] الحیات، الگوی ما بودند. همان مجموعه از برادران که با آن کتاب ها مانوس بودند و با آنها خودسازی می کردند، هم اکنون در راس مسئولیت های حزب الله هستند... بدین وسیله، شما هم در پیروزی حزب الله و شکست تاریخی اسرائیل شریک هستید و نقش دارید.»
برای استاد حکیمی، آزادی فلسطین و نجات قدس شریف، پشتیبانی از جریان های مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی یک اصل لایتغیّر است. وی در سال ۱۳۹۳ ش، بخشی از حقالتألیف «الحیات» را به مبارزان فلسطینی اختصاص داد و آنرا در وصیت نامه خود ثبت کرد؛ این خبری بود که باز هم تسنیم، در ۲۴ تیرماه سال ۱۳۹۳ منتشر نمود.
استاد محمدرضا حکیمی در سال ۱۳۸۷ ش و بعد از تهاجم رژیم صهیونیستی به غزه، مقاله ای بلند با عنوان «عاشورا - غزه» به رشته تحریر درآورد و در آن به پشتیبانی از ملت مظلوم فلسطین و آرمان آزادی قدس شریف پرداخت.
وصیت شریعتی
استاد حکیمی وصی دکتر شریعتی است جهت بررسی و اصلاح آثارش. استاد شهید مرتضی مطهری در نامه معروفش به حضرت امام (ره) به این مورد اشاره می کند و بعد از انتقاداتی که درباره متن بعضی از آثار دکتر شریعتی دارد، اجازه وی به استاد محمدرضا حکیمی در خصوص «نقد و اصلاح» آثارش را کاری بجا دانسته است.
زنده یاد دکتر علی شریعتی در نامه خود به استاد محمدرضا حکیمی در آذرماه ۱۳۵۵ می نویسد: «آنچه از من نشر یافته، به سبب نبودن امکانات و کم بودن فرصت، خام و عجولانه و پرغلط و بد چاپ شده است و تمامی آنرا نه بعنوان کارهای علمی تحقیقی که فریادهایی از سر درد، نشانه هایی از یک راه، نگاه هایی برای بیداری، عرضه طریق، طرح هایی کلی از یک مکتب، یک دعوت، جهات و ایده ها و بالاخره، نوعی بسیج فکری و روحی در جامعه باید تلقی کرد؛ آن هم در شرایط تبعید، فشار، توطئه، فرصت گذرا و حالتی که هر لحظه اش انتظار فاجعه ای می رفت. آنها همه باید تجدیدنظر شود، از نظر علمی غنی شود و خورشت بخورد، غلط گیری معنوی و لفظی و چاپی شود. اینک، من همه اینها را که ثمره عمر من و عشق من است و تمام هستی ام و همه اندوخته ام و میراثم را با این وصیت شرعی، یک جا، به دست شما می سپارم و با آنها هر کاری که می خواهی بکن.»
امید داریم با عنایت پروردگار، برای استاد بهبودی حاصل شود و جهان اسلام، باز هم از قلم و بیان توانمند و کارساز او بهره مند باشد.
* مُتَنِّبی، ابوطیّب؛ شاعر نامدار و مشهور عرب در قرن چهارم هجری است. برخی وی را مشهورترین سراینده عرب زبان می دانند.
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب