یك نویسنده مطرح كرد؛

تجربه زیسته تنها زبان مشترك گروه های مختلف جامعه است

تجربه زیسته تنها زبان مشترك گروه های مختلف جامعه است

جاویدانی: قم - یك نویسنده روایت های مذهبی، تجربه زیسته را تنها زبان مشترك گروه های مختلف جامعه دانست و اظهار داشت: نبود تجربه در داستان نویسی در ایران سبب گشته است كه داستان ها از فكرهای تازه خالی باشند.


خبرگزاری مهر - گروه استان ها: «كاشوب» و «رستخیز» دو كتاب نشر اطراف از مجموعه روایت های داستانی با مضمون محرم و عزاداری هایی است كه رنگ و بوی زندگی دارند، روایت هایی كه در قالب به تصویر كشیدن برش هایی از زندگی روزمره آدم ها روضه و عزاداری را در این دفعه در قالب ادبیات به خانه های مردم كشانده است، چند روایت از روضه هایی كه زندگی می نماییم. نفسیه مرشدزاده دبیر مجموعه های كاشوب و رستخیز و مدیر نشر اطراف میهمان این هفته نشست چای و داستان بود كه شامگاه دوشنبه در مدرسه اسلامی هنر قم برگزار گردید و در این نشست از تجربه های خود از روایت نویسی گفت. به اعتقاد وی نویسنده های ایرانی ضعف و مشكل اساسی در ضعف تجربه زیسته دارند و نویسنده های خارجی خزانه ای غنی از تجربه زیسته دارند اما نویسنده ایرانی تنها خاطرات شخصی خویش را دارد و داستان ها در فضای بسته و پیش نرونده ادامه پیدا می كند و همین مساله عامل ضعف داستان است. به قول این نویسنده در شرایط فعلی هم امكان درك تجربه های زیسته مختلف چندان ممكن نیست و بهترین راه این است كه یك جا این تجربه های زیسته را از آدم های مختلف دریافت نماییم طوری كه نویسنده ها احساس كنند كه این تجربه ها را خودشان زیسته اند. آن طور كه وی می گوید ادبیات در معنای غنی تبدیل به تجربه واقعی ما خواهد شد و بنابراین مسیر حركت نشر اطراف بر روایت های مستند تاكید داشت كه خواننده را در درك تجربه زیسته نویسنده شریك كند. فقر تجربه زیسته در داستان نویسان به اعتقاد وی این نبود تجربه در داستان نویسی در ایران سبب گشته است كه داستان ها از فكرهای تازه خالی باشند در حالیكه امروز تنها راه تعامل قشرهای مختلف جامعه همین بده بستان تجربه زیسته است، نشانه اش هم این است كه امروز در شبكه های اجتماعی دیگر افراد حرف و كلیشه نمی پذیرند اما زندگی را می پذیرند. اگرحرف را زیست كرده باشیم و آن زندگی را عرضه دهیم برای مردم هم قابل پذیرش است.
مرشدزاده اعتقاد دارد كه یكی از طریق های انتقال ارزش های آدم های مذهبی انتقال تجربه زیسته در قالب روایت های داستانی است، از آنجایی كه امروز اطلاعاتی از زندگی های این قشر وجود ندارد هر قضاوتی كه از جانب مردم در مورد قشر مذهبی می گردد طبیعی است به این خاطر كه ما مذهبی های جامعه خیلی درون گروهی عمل می نماییم و ادبیاتی برای حرف زدن با فضای بیرون از فضای مذهبی خود نداریم. به قول مدیر نشر اطراف برای این منظور بهترین روش این است كه زندگی خویش را به همان صداقتی كه هست عرضه نماییم و فكرهایی كه باآن زندگی می نماییم را نشان دهیم چون كه اساساً مسیر تجربه دینی خودش یك روایت است و مقطعی و فرمولی نیست و ما اگرعادت نماییم روایت بنویسیم نگاه درست تری به تجربه دینی خود پیدا می نماییم. وی با انتقاد از صدور یك نسخه واحد برای سبك زندگی گروه های مختلف جامعه افزود: یك دوره ای ما همه با نقل قول زندگی می كردیم، ما محصول كلاس اخلاق های گوناگون هستیم كه همه به سمت یك نقطه مشخص باید حركت می كردیم اما این مسیر امروز جواب نخواهد داد به ما یك نقطه می دهند اما مسیرهای رسیدن به این نقطه متفاوت می باشد و نباید نسخه واحد صادر كرد. تزكیه نفس با روایت نویسی مذهبی به اعتقاد وی اصل خود روایت تجربه دینی اثرات مثبت روانی بر روی نویسنده هم خواهد داشت به گونه ای كه با روایت تجربه دینی خود نویسنده عملاً تزكیه می شود، در روایت نمی توانیم شعار و كلیشه به كار ببریم و باید تجربه های شخصی به كار ببریم و بنابراین تزكیه صورت می گیرد و پیرایه های از غیرواقعی شناخته می شوند. به قول مرشدزاده در راه روایت نویسی ما می توانیم خودمان را قهرمان داستان خود ببنیم و این را در قالب یك مسیر ببینیم كه همین مسیر ما را جستجوگرانه و غیر مغرورانه می كند. آن طور كه دبیر مجموعه كاشوب و رستخیز گفته است شرط پذیرفتن روایت های این دوكتاب در این بود كه با مخاطب حرف زده شده و چیزی دران اثبات شده باشد، در واقع مسیر جستجو كردن برای اثبات این حرف اگر طی شده باشد روایت به حساب می آید و مسیر جستجوگرانه در روایت مهم می باشد.
وی اعتقاد دارد كه خود این ثبت مسیر جستجوگرانه برای آینده فضای دینی ما بسیار مهم می باشد چون ما با نقص مسیر مواجه هستیم و آدم ها می خواهند یك شبه به یك شخصیت تبدیل شوند، این مشكل البته ریشه ای است و ما كرامت ها و شفاهاً و معجزات را در زندگی آدم های عالم بزرگ كردیم و به سایر بخش ها نمی پردازیم، زندگیشان را مینیمال كرده ایم و این در تولید این تصور یك شبه و صفر و صدی مؤثر بوده است اما اگر به روایت های تجربه دینی عادت نماییم آدم ها در راه به تصویر كشیده می شوند. مرشدزاده می گوید: ما خویش را بهتر در تجربه شخصی كشف می نماییم و منتشر شدنان سبب می گردد ما به یك زبان مشترك با سایر گروه های جامعه برسیم كه آن زبان زندگی است كه تنها زبان باقیمانده مشترك بین انسان هاست. رسیدن به هویت جمعی مذهبی رسیدن به یك هویت بخشی جمعی یكی دیگر از فواید روایت نویسی مذهبی است كه مرشدزاده به آن اشاره كرده و اظهار داشت: هویت مذهبی گونه ما كمرنگ شده است و وقتی ما روایت هایی خودمان را تكثیر می نماییم به یك كلی متعلق می شویم و وقتی این تكثر جلوی چشم باشد بچه های ما و اعضایی كه از این جمع دورمانده اند خویش را به گونه ای به آن نزدیك می كنند و معلوم می گردد از پس همه این تكثرها یك واقعیتی وجود دارد. آن طور كه این نویسنده روایت های مذهبی می گوید در خزانه قرآن بهترین روایت های مستند را داریم، به خصوص روایت حضرت ابراهیم، كات های كه در روایت خورده است و چرخش هایی كه در روایت ها اتفاق افتاده است به ما یك خزانه بزرگ از گونه های روایت های مستند عرضه می دهد كه بهتر از آن وجود ندارد. وی با بیان برخی تكنیك های روایت نویسی هم می افزاید: مرز بین شخصی شدن و عمومی بودن در تجربه های زیسته روایت نویسی بسیار اهمیت دارد كه یك تكنیك در آن این است كه ما برای یك روایت تأثیرگذار یا داستان تأثیرگذار اول یك تجربه به شدت شخصی را برمیداریم، از شاخه و برگ های خاصش حرص می نماییم و تلاش می نماییم اركیتایپ های موجود و چیزهای عمومی را در آن پیدا نماییم و آنها را پررنگ تر نماییم و پس از ان شروع می نماییم با مواد شخصی مواد عمومی را تقویت نماییم، درواقع ما باید فكر نماییم فكر كجا یك تجربه شخصی می تواند با پیكرهای عمومی یك جامعه سطح های مشترك داشته باشد و اگر این نقاط مشترك وجود نداشته باشد و فقط یك حادثه تعریف نماییم ادبیات شكل نخواهد گرفت.

5.0 / 5
4017
1397/07/10
13:51:43
تگهای خبر: قرآن
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۶ بعلاوه ۱
جاویدانی